سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانلود کتاب ارزشمند «قمه زنی سنت یا بدعت» برای اولین بار در اینترنت از وب نویسنده کتاب

قَالَ مولانا امیرالمؤمنین، علی- علیه‌السلام: النَّاسُ أَعْدَاءُ مَا جَهِلُوا؛ مردم دشمن آن چیزند که نمى‏دانند.

از زمانی که حقیر کتاب قمه زنی سنت یا بدعت را نگاشتم، افراد بسیاری در این وبلاگ نظر گذاشتند، که تعدادی از نظرات در مخالفت و تعدادی هم در موافقت با قمه زنی بود، اما آنچه در نظرات مخالفان قابل توجه بود- به غیر از توهین‌هایی که انجام می‌شد- عدم مطالعه‌ مطالب وبلاگ و یا کتاب حقیر بود. به صورتی که بعضی بدون توجه به استدلال ها و مطالب از پیش گفته شده، شبهاتی را مطرح می نمودند که جواب آن در مطالب وبلاگ آمده بود. خاطرم هست در جایی شخصی را دیدم که اعتراضاتی نسبت به کتاب من داشت، از او پرسیدم: آیا کتاب مرا خوانده‌ای؟ گفت: نه، اما می دانم، اشتباه گفته‌‌ای!(البته تعبیر او چیز دیگری بود که توهین آمیز بود)

از همین رو در اینجا حقیر برای اولین بار فایل پی دی اف کتابم را در اختیار مخاطبان قرار می‌دهم تا شاید نقدها و اعتراضاتی که صورت می‌گیرد کمی منطقی تر و از سر علم باشد.

---------برای دانلود کتاب اینجا را کلیک کنید-----------  منبع:http://ghamezani.blogfa.com/post-89.aspx

 

معرفی اجمالی کتاب «قمه زنی سنت یا بدعت»: دراین کتاب که با رویکرد تحریف زدائی از عزاداری امام حسین نوشته شده به نقد و بررسی ابعاد مختلف فقهی، اجتماعی و سیاسی بدعت قمه زنی پرداخته می‌شود و واقعیت هایی درباره این عمل خرافی روشن گردیده است. همچنین تصاویری دلخراش از قمه زنی، که مورد سوء استفاده سایت های بیگانه قرار گرفته، در پایان کتاب آمده است.


نوشته شده در  دوشنبه 91/1/14ساعت  3:28 عصر  توسط ابرقویی 
  نظرات دیگران()

نقدهای جدی وعالمانه به سیاست کنترل جمعیت در ایران
ترجمه متن فیلمی ضداسلامی که غربیها را به زاد و ولد بیشتر تشویق می کند و آنها را از جمعیت مسلمین می هراساند+ لینک دانلود فیلم+ لینک دانلود متن کامل کتاب کاهش جمعیت ضربه ای سهمگین بر پیکر مسلمین
 

خواهشمندم که بدون قضاوت قبلی و با کنار گذاشتن موقتی حرف های مرسوم وبا دقت و تامل، این مطلب را ببینید. بطور واضحی همه ما قبول داریم که کشوری که مدیریت اجمالی بر نیروها وسرمایه های اجتماعی خود دارد، با داشتن تعداد نفوس بیشتر، واجد دانشمندان و تولید کنندگان و مصرف کنندگان بیشتری می شود و یکی از مهم ترین مولفه های قدرت در علوم استراتژیک، یعنی جمعیت و نیروی انسانی مفید را خواهد داشت. اما از حوالی دهه چهل شمسی نظام شاهنشاهی با همکاری موسسات مهندسی اجتماعی غرب، شروع به پیاده کردن برنامه کنترل و تنظیم جمعیت در ایران کرد. امروزه واضح شده است که با نداشتن جمعیت کافی، رشد علم و اقتصاد در یک کشور با مانع جدی روبرو خواهد شد و باعث رشد مهاجرت بدان کشور شده و باعث التقاط فرهنگی و در نتیجه غلبه فرهنگ های رقیب بر آن کشور می شود. لذا بوش با کنترل جمعیت آمریکا مبارزه کرد و جمعیت آمریکا در صد سال گذشته با تکثیر موالید و باز گذاشتن مهاجرت همفکران به امریکا، حدود یکصد میلیون نفر افزایش یافته است و این مطلب به عنوان یکی از مولفه های راهبردی قدرت در آنجا مطرح است. اسرائیل و قدرت های اروپایی نیز سیاست های جدی تشویق به زاد و ولد را در پیش گرفته اند و اسرائیل در این زمینه از همه پیشی گرفته است.
درباره ترس غربی ها از رشد جمعیت مسلمین و برنامه های مفصل و پیچیده علمی وب هداشتی و سیاسی و نظامی و اقتصادی آنها برای جلوگیری از رشد زاد و ولد مسلمانان، مطالب مختلفی گفته و نوشته شده است. اخیرا در وبلاگ پرتو اندیشه ترجمه فیلمی اسلام هراسانه را دیدم که غربی ها درباره رشد جمعیت مسلمین ساخته بودند و مردم خود را تشویق به ازدیاد جمعیت کرده بودند. مناسب دیدم با صدای بلند به تبلیغ این فیلم بپردازم، چرا که احساس می کنم کم شدن نرخ رشد جمعیت شیعیان در ایران و شیعیان هند و پاکستان(و در عین حال ازدیاد جمعیت وهابیان و سلفی ها که همان اسلام آمریکایی است) خطری استراتژیک برای اسلام و تشیع می باشد.
دانشمندان و جمعیت شناسان و استراتژیست ها و علمای اسلام، متفقندند که جمعیت زیاد در کنار تولید و ثروت و اندیشه از مولفه های جدی رشد اقتصاد و قدرت یک کشور محسوب می شود ولی وزارت بهداشت در زمان هاشمی و خاتمی با پیروی کورکورانه از نظریات سازمان های غربی چون بهداشت جهانی و بانک جهانی به دلیل گرفتن وام از آنها، در مسیری که خوشایند غرب بود، حرکت کرد و شعار غلط"دو بچه کافی است" را در ایران جا انداخت. شعاری که به فتوای مولوی های اهل سنت، هیچ گاه از جانب انها در ایران اجرایی نشد و حرام دانسته شد!
البته برخی علمای فقهی و پزشکی شیعه نیز کتاب هایی در رد نظریه غربی کنترل جمعیت مسلمین نوشتند که متاسفانه بایکوت شد، گرچه اخیرا این کتاب ارزشمند دیده شده است(کتاب رساله نکاحیه،کاهش جمعیت ضربه ای سهمگین بر پیکر مسلمین، نوشته علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی، (نشر علامه طباطبایی و موسسه ترجمه و نشر دوره علوم و معارف اسلام، مشهد جاده طرقبه، نرسیده به پمپ بنزین، امام رضا 47، شماره 16، تلفن 05115592125 وصندوق پستی 3559-91375.)
***برای گرفتن متنpdf کتاب اینجا را کلیک کنید. *** برای دانلود این کتاب ارزشمند کلیلک کنید.*** برای دیدن خلاصه کتاب کلیک کنید
برای خواندن انلاین متن کتاب کلیک کنید
* برای شناخت علامه طهرانی کلیک کنید. 
* برای دانلود فیلم و دیدن ترجمه این اثر مستند ضداسلامی به اینجا مراجعه بفرمائید.
 
سایر مطالب هشدار دهنده درباره اهداف استعماری سیاست کنترل جمعیت در خبرگزاری ها:
*** نگاه اسلامی چیست؟کنترل یا ازدیاد جمعیت؟  
*** نگاه ویژه /سیاست های کنترل جمعیت؛ اهداف و نتایج
*** نظرات استراتژیک رهبرمعظم در باره لزوم ازدیاد جمعیت ایران
*** جمعیت و چالش ها در هزاره سوم/ ایدز و جمعیت
*** شعار "فرزند کمتر" در خدمت پروژه جنگ جمعیتی
*** سیاست های کنترل جمعیت از ابتدا تا کنون
*** آیا کنترل جمعیت در راستای منافع ملی است؟
*** هشدار جدی کارشناسان نسبت به خطر رشد منفی جمعیت ایران!
*** گزارشی یک تحقیق:بررسی تحولات باروری در ایران، شواهدی از چهار استان منتخب
*** درس کنترل جمعیت و تنظیم خانواده باید از دانشگاه ها حذف شود.
*** نقد و بررسی متون آموزشی دانشگاه ها درباره «تنظیم خانواده»
*** جزئیات شکوه همسرداری /این کتاب دانشگاهی درباره چیست؟
*** نگرانی عالی ترین مقام بهداشتی کشور از کاهش سریع رشدجمعیت ایران
*** کاهش رشد جمعیت ایران از چهار به یک وسه دهم درصد! یک درصدزیر نرخ حداقل رشد مطلبوب!
*** استدلال علمی رییس‌جمهور: فرمول دو بچه کافی است، فرمول نابودی یک ملت است.
*** نرخ رشد کنونی جمعیت بحرانی است /برای رشد جمعیت نباید به مسائل اقتصادی توجه کرد.
*** نتایج وحشتناک سرشماری 90:کاهش نسبت جمعیت روستایی به زیر30 درصد/بعد خانوار:3.6 نفر/نرخ رشد:1.3%
*** مهندسی جمعیت ایران توسط غرب:چرا جایزه ‎سال جمعیت‌شناسی را به یک ایرانی دادند؟
*** کنترل جمعیت خوب یا بد؟ پاسخی ساده و جدی به برخی شبهات طرفداران کنترل جمعیت
*** مقاله ای تکان دهنده درباره اهداف شوم سرمایه دارن صهیونی برای کنترل جمعیت
*** رشد جمعیت در سال 91 باز هم کم می شود! هشدار جدی درباره منفی شدن رشد جمعیت ایران شیعی!
*** تهران کمترین آمار زاد و ولد و سیستان وبلوچستان وُهرمزگان وآذربایجان غربی،بیشترین!
*** رئیس شورای فرهنگی و اجتماعی زنان:با روند کنونی رشد جمعیت، خطر انقراض نسل وجود دارد!
*** زیان های کاهش موالیدازنظراستاد زیبایی نژاد، رئیس دفتر مطالعات و تحقیقات زنان حوزه
*** گفت و گو با دکتر ملک افضلی درباره برنامه کنترل جمعیت در کشور
*** تدوین برنامه هایی برای پیشگیری از کاهش جمعیت در شورای عالی انقلاب فرهنگی
*** درس تنظیم خانواده در دانشگاههاحذف شد/شکوه همسر داری جایگزین می شود.
*** کنترل جمعیت در ایران سیاست غرب است/درباره کتاب شکوه همسرداری
*** محو جمعیت برخی کشورهای جهان در دهه های آینده!
*** گفت و گو با دکتر محمد جلال عباسی شوازی درباره جمعیت
*** رأیی درتنظیم خانواده: آیه الله محمدعلی تسخیری
*** آیا واقعاً دو بچه کافی است؟ بررسی علمی-نموداری
*** چرا رشد جمعیت در ایران بحرانی است؟/فایل صوتی
*** شعار بچه کمتر زندگی بهتر را باید کنار گذاشت؟
*** نقدی بر شعار "فرزند کمتر... زندگی بهتر!"

نوشته شده در  دوشنبه 91/1/14ساعت  3:28 عصر  توسط ابرقویی 
  نظرات دیگران()

تکذیب شایعه قمه زنی آیت الله سیستانی

در پی شدت گرفتن شایعات در جهت تخریب مرجع تقلید شیعیان دفتر حضرت آیت الله سیستانی، عکس منتشر شده قمه زنی را متعلق به این مرجع تقلید ندانست. به گزارش خبرگزاری رسا، در حالی که خبر وصیت نامه حضرت آیت الله سید علی سیستانی از سوی دفتر این مرجع تقلید تکذیب شد، روز گذشته نیز خبر قمه زنی مرجع اعلای شیعیان عراق از سوی دفتر وی تکذیب شد.این دفتر ضمن انتقاد شدید از انتشار برخی خبرهای بی پایه و اساس منتسب به آیت الله سیستانی، شایعه پراکنان را به تقوای الهی و دوری از نشر اکاذیب دعوت کرد.

دفتر آیت الله سیستانی در پاسخ به سوال یکی از مقلدان این مرجع تقلید درباره انتشار عکس قمه زنی آیت الله سیستانی اظهار داشت: شخصی که در این عکس به قمه زنی می پردازد حضرت آیت الله سیستانی نیست و بسیار تاسف آور است که برخی از جریان ها از هیچ دروغی برای رسیدن به اهداف خود دریغ نمی کنند.گفتنی است برخی از سایت ها با انتشار عکسی مدعی شده اند که حضرت آیت الله سیستانی با هدف ابراز همدردی با حضرت زهرا (س) اقدام به قمه زنی کرده است.روز گذشته نیز خبر وصیت نامه این مرجع تقلید که خواسته بود همانند مادرش حضرت زهرا (س) دفن شده و بر لزوم عدم حضور رئیس جمهور، اعضای دولت و دوربین های فیلمبرداری پشت پیکرش تاکید کرده بود، تکذیب شد.

در روزهای گذشته هجمه های شدیدی علیه مرجع عالیقدر شیعیان عراق انجام گرفته و به نظر می رسد که دشمنان می خواهند چنین جلوه دهند که مرجعیت تقلید مخالف نظام کنونی در عراق که اکثریت آن را شیعیان تشکیل می دهند، است و جایگاه آیت الله سیستانی که مورد احترام همه ملت عراق است را مخدوش سازند. در این میان بر رسانه ها و مطبوعات است تا با بصیرت و تیزبینی در این دام دشمنان وحدت امت اسلامی گرفتار نشوند.

تصویری که به دروغ به آیت الله سیستانی منسوب شده است را در زیر ببینید:

مکتب المرجع السیستانی ینفی ما نشر من صور لسماحته وهو یمارس التطبیر
نفى مکتب سماحة المرجع الدینی الاعلى آیة الله العظمى السید علی الحسینی السیستانی فی النجف الاشرف نفى ما نشر خلال الایام الماضیة من صور مفبرکة لسماحته وهو یمارس التطبیر مواساة للسیدة فاطمة الزهراء علیها السلام معربا عن اسفه لنشر هذه مثل هذه الصور من قبل جهات لاتتورع عن الکذب للترویج عن مقاصدها "

ر.ک: http://www.mashreghnews.ir/fa/news/84659 و http://ghamezani.blogfa.com/post-86.aspx

نسبت‌های دروغ به آیت الله سیستانی (منبع مطلب)

دفتر آیت الله العظمی سیستانی در نجف اشرف مطالب نسبت داده شده به این مرجع دینی را در کتاب « لماذا التطبیر» تکذیب نموده و آن را دروغ و افترا خواند. چندی پیش کتابی توسط یکی از روحانیون بحرینی مروج قمه زنی نوشته شد که در آن، مطالبی در راستای تأیید قمه زنی از قول زائرانی که به دیدن آیت سیستانی می روند به ایشان منتسب شده است. دفتر ایشان این مطالب را کذب و افترا دانست. ترجمه و تصویر پاسخ دفتر آیت الله سیستانی خطاب به نویسنده این کتاب، بدین شرح است:

حضور محترم شیخ عبدالعظیم مهتدی بحرانی

سلام علیکم و رحمه الله و برکاته

و بعد: چندی پیش بر نسخه ای از کتاب شما«لماذا التطبیر» اطلاع یافتیم و قصص مختلف و دروغهایی که در صفحه 56 و مابعد آن، به نقل از بعضی از زوار به آیت الله سیستانی نسبت داده شده بود توجه ما را به خود جلب کرد.

و از جمله آنها اینکه: آیت الله سیستانی به یکی از قمه زنان بحرینی گفته است: آفرین بر تو ای زننده کننده‌ی شعار حسینی و عمل صالح و رزق حلال طیب مبارک.

و از جمله آنها اینکه: آیت الله سیستانی در جواب کسی که از ایشان سؤال کرده چرا در مورد قمه زنی چیزی نمی‌نویسید؟ گفته است: حاجتی به نوشتن نیست هنگامی فرزند من سید محمد باقر و فرزندان سایر مراجع و خود بعضی از مجتهدین در نجف قمه می زنند شما تصاویر اینها را بگیرید و منتشر کنید همین کافی است.

و از جمله آنها اینکه: ایشان گفته اند: قمه زنی به نسبت بقیه‌ی عزاداری هایی که برای امام حسین علیه السلام انجام می شود مانند پوست برای تخم مرغ است پس هنگامی پوست تخم مرغ بشکند محتوای آن بیرون ریخته و از بین می رود.

و از جمله آنها اینکه: ایشان گفته است: قمه بزنید... و با انگشتانش بر گردنش زده و گفته است: این بر گردن من است [ یعنی حلال بودن آن بر گردن من است.]

باز لازم می‌دانیم تأکید نماییم که حضرت آیت الله سیستانی دام ظله هیچ کدام از این مطالب حکایت شده را بیان ننموده اند و شگفت و تعجب باقی است برخی چگونه برای رسیدن به اهداف معین خویش به آسانی به مرجعیت دروغ می بندند؟!! شکایت آن را به نزد خدا می بریم.

البته این اولین باری نیست مروجین قمه زنی برای اثبات و تأیید عمل خویش دست به تحریف و دروغ بستن به مراجع می‌کنند بلکه چند سال پیش نیز عده‌ای در اصفهان برای ترویج این عمل خرافی اقدام به ساخت فلیمی نمودند که در آن سعی شده بود با بهره از تمام حیله‌ها و ابزارهای فریب به ترسیم چهره‌ای شرعی! و مظلومانه! برای قمه‌زنی پرداخته شود. در این فیلم که به صورت بسیار انبوه و با بودجه‌های مشکوک در تمام کشور منتشر گردید از تحریف روایات گرفته تا تحریف کلام علماء استفاده شده شود. که با گذشت زمان بسیاری از دروغ‎های مطرح شده در آن آشکار گردیده و بر زشتی کار سازندگان این سی‎دی افزود. متأسفانه در یکی از همین تحریفات، نسبتی کاملا کذبی توسط یکی از سخنرانان به آیت الله العظمی بهجت(ره) داده شد که چندی بعد ایشان صریحاً آن را تکذیب نمودند. سخنران فوق مدعی شد که حدود سی سال قبل در روضه‌ای که در منزل آیت الله بهجت تشکیل شده بود از ایشان شنیده است که فرموده‌اند: در زمان آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی آن زعیم بزرگ به جهت سخنان یکی از روشنفکران پیرامون حرمت قمه‌زنی فتوا به وجوب قمه‌زنی!!! داده و فرمودند هر کس توانایی دارد باید امسال قمه ‌بزند. در آن سال حدود 700 مجتهد!!! به اطاعت از حکم سید، قمه زدند اما من (آیة الله بهجت) چون دیدم هم می‌ترسیدم و بنیه و هنر این کار را ندارم برای این که مخالفت با مرجعم سید ابوالحسن نکنم لباسی پوشیده و به میان قمه‌زنان رفتم و آن لباس من خونی شد و آن را نشُستم و وصیت کرده‌ام آن را با من دفن کنند!!! چون به امر مرجعم چنین کردم.

گفتنی است آیت الله العظمی بهجت ضمن دستخطی که اصل آن هم‌اکنون موجود است ضمن تکذیب این ادعا فرمودند: آنچه من گفته‎ام آن است که مرجع بزرگوار آیة الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی با قمه‌زنی مخالف بوده‌اند و تا پایان حیات خود نیز بر این رأی و نظر باقی بودند. و چنین لباسی نیز هم‌اکنون نزد من وجود ندارد.

دست خط آیة الله بهجت

همچین فیلمی نیز ایشان موجود که ایشان در آن نیز صریحا نسبت فوق را تکذیب می کنند:

http://media.farsnews.com/Media/8610/Video/861027/861027V0288185.wmv

جالب اینجاست که این تهمت بزرگ در حالی به آیة الله اصفهانی زده شد که همان گونه که آیت الله بهجت نیز فرمودند ایشان یکی از مخالفان سرسخت قمه‌زنی بوده‌اند. در اینجا با بهره از کتاب «قمه‌زنی سنت یا بدعت؟» گزارشی از جزئیات فتوای ایشان را ارائه خواهیم نمود: (قضیه از آنجا آغاز شد که) مرحوم آیة الله العظمی سیدمحسن امین در کتاب خویش به نام «التنزیه لاعمال الشیبه» با استدلال و برهان ثابت می‌کند قمه‌زنی و برخی دیگر از خرافات رایج در عزاداری امام حسین علیه السلام نه تنها ثوابی ندارد بلکه از نظر شرع مقدس حرام و از کار‌های شیطان است. در پی انتشار این اثر، که با هدف پاکسازی گردهمایی‌های‌ مذهبی از بدعت‌ها و گمراهی‌ها انجام شد، مردم ناآگاه چنان در برابرش موضع گرفتند، که برخی از دوستانش خطر «انقلاب عوام» را به وی گوشزد کردند. تبلیغات فراگیر درباره دانشمند مصلح دمشق چنان مؤثر افتاد که حتی گروهی از گویندگان مذهبی در مسجدها به بیان گمراهی‌هایش پرداختند و برخی از مردم با گرو نهادن خانه خود و به دست آوردن اندکی پول، در جهاد نامقدس ضد سیدمحسن شرکت جستند.

ولی از آنجا که حق با سید بود، بالاخره پیروز و سربلند شد. تا آنجا که پس از اندک زمانی، آیة الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی (که در آن زمان مقام ریاست تامه و مرجعیت عامه را داشتند) به طرفداری از امین عاملی و کتاب بیداری بخش او فتوا صادر کرد و با صراحت گفت:

«انّ استعمال السّیوف و السلاسل و الطبول و الابواق و ما یجری الیوم أمثاله فی مواکب العزاء بیوم عاشورا انّما هو مُحرم و هو غیر شرعی؛ به کار بردن شمشیرها(قمه‌زنی) و زنجیرها و طبل‌ها و بوق‌ها و کارهایى مانند این امور که امروزه در دسته‌هاى عزادارى و در روز عاشورا معمول است همه حرام و غیر شرعى است.» منبع:رک: استاد حسن شبر، تاریخ العراق السیاسی المعاصر، ج2، ص340/ دایرة المعارف تشیع، ج2، ص531/ و جعفرالخلیلی، هکذا عرفتهم، ج3، ص 207/ سیدمحسن امین، اعیان الشیعه، ج10، ص378/ همچنین سخنان سید ابوالحسن اصفهانی بر ضد قمه‌زنی در یک رساله فارسی به نام انیس المقلدین در نجف در سال 1345ق/1926م چاپ شده است. (آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج2، ص466 و هکذا عرفتهم، ج3، ص229)

جالب اینجاست که با وجود همین توضیحات حجت الاسلام و المسلمین فاطمی نیا در سخنان خود در شبهای تاسوعا و عاشورا چند سال پیش می گفت: من بعدا خدمت آیت الله بهجت رفتم و موضوع را از ایشان پرسیدم. ایشان گفتند، سید ابوالحسن می خواست جلوی قمه زنی را بگیرد، ولی نتوانست. اما وقتی پیش فردی که در سی دی سخن گفته بود، رفتم، گفت: پس آقای بهجت دروغگو است و باید نمازهایی که پشت سر ایشان خوانده ایم، اعاده کنیم!


نوشته شده در  دوشنبه 91/1/14ساعت  3:25 عصر  توسط ابرقویی 
  نظرات دیگران()


به گزارش پایگاه 598: به دنبال حمایت های همه جانبه انگلیس درترویج و گسترش قمه زنی در بین شیعیان و همچنین پخش مستندی در همین خصوص درBBC  فارسی که با انتشار سخنان یوسف صانعی در حمایت از این امر به همراه بود حال شبکه صدای آمریکا به رسالت خود در این خصوص عمل نمود.
شب گذشته VOA  در میزگردی خبری با موضوع آئین و سنت های عزاداری شیعیان تمام همت خود را برای گسترش بدعت قمه زنی در بین عزادارن به کار گرفت.این میزگرد با حضور مهدی خلجی از چهره ای منورالفکر فراری از ایران و همچنین حجت الاسلام! محمد هدایتی (دبیرکل جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر) در شبکه صدای آمریکا به نام " تحریف عاشورا"  برگزار گردید.
در ابتدا محمد هدایتی یکی از روحانیون ساکن واشنگتن و مدیر شبکه سلام که چندی است در پوشش ترویج عقاید شیعه به تفرقه افکنی بین مسلمانان و همچنین ترویج مسائل غلطی چون قمه زنی و برخی از بدعت های دیگر دینی فعالیت می نماید بیان داشت که : صدها کتاب و سخنرانی در خصوص اصالت عمل قمه زنی در عزاداری های ما دیده می شود و حکومت ایران با ممانعت از قمه زنی در اصل مقابل شیعه ایستاده است.
محمد هدایتی از کارشناسان دینی صدای آمریکا افزود: با نگاهی بر آیات قرآن می بینیم که ریشه قمه زنی در قرآن آمده است . این روحانی نما با تحریف آیاتی از کلام الله مجید تمام تلاش خود را برای تطبیق دادن موضوع قمه زنی با آیات قرآن به کار گرفت.
بیان این مسئله آنقدر سطحی بود که صدای کارشناس دیگر این برنامه را نیز درآورد. مهدی خلجی  که با عنوان کارشناس امورد دینی در این برنامه حضور داشت نتوانست سکوت خود را در برابر سخنان بی مبنای روحانی واشنگتنی حفظ کند و بیان کرد: سخنان آقای هدایتی غلط می باشد و به نوعی تحریف قرآن است.
در ادامه این برنامه با معرفی قمه زنی به عنوان سنت قدیمی شیعیان، قمه زنی را عامل گسترش روحیه شجاعت و ایثار و فداکاری عنوان نمودند و اعلام داشتند که به همین منظور قمه زنی در آمریکا آزاد می باشد و شیعیان به راحتی می توانند در خیابان های آمریکا به عزاداری و قمه زنی بپردازند.
این سخنان در حالی است که چندی است که دولت آمریکا در حال سرکوب و دستگیری معترضان به سیاست های اقتصادی ایالات متحده در خیابان های آمریکا می باشد و همچنین محدودیت های فراوان آمریکا برای مسلمانان این کشور از هیچ کسی پوشیده نیست.
نکته قابل توجه برنامه های محرم امسال شبکه های ماهواره ای حمایت همه جانبه رسانه های انگلیسی و آمریکایی از قمه زنی می باشد که چرایی این حمایت توسط شبکه های ماهواره ای که در طول سال تمام تلاش خود را برای ترویج بهائیت و فرقه های انحرافی به کار می گیرند جای سوال دارد؟
همچنین چند روز پیش نیز بی بی سی فارسی با پخش مستندی در خصوص قمه زنی تمام همت خود را برای عمومی جلوه دادن قمه زنی در بین شیعیان ایران به کار گرفت. این رسانه انگلیسی با بیان شیوه های گوناگون عزاداری در ماه محرم،جمهوری اسلامی ایران را به عنوان مخالف این سنت دیرینه! شیعیان معرفی نمود.
لازم به ذکر است که همه مراجع و علمای شیعه همواره بر پرهیز از هرگونه اقدامی که موجب وهن شیعه می‌شود تاکید داشته‌اند و یکی از مهم‌ترین این مسائل که همواره بر نهی از آن تاکید شده قمه‌زنی است.

موج اول مبارزه با قمه زنی برای نخستین بار توسط علامه سید محسن امین(ره) شروع شد که ایشان با انحرافات عملی در عزاداری به مبارزه پرداخت.بعد از این اقدام برخی از مردم در برابر نظرعلامه برخاسته و هیاهو برپاساختند و ناآگاهان را به هیجان آوردند. دراین هنگام آیت‌الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی که در آن زمان مقام ریاست تامه و مرجعیت عامه را داشته به طرفداری از امین عاملی پرداخت و در فتوایی به صراحت اعلام کرد: «همانا استفاده از امثال شمشیر، زنجیر و... که در دسته‌ها و مواکب عزاداری عاشورا رایج شده، قطعا حرام و غیر شرعی است.طولی نکشید که این فتوا هم موجب اختلافات و سر وصدای شدیدی شد، اما هیچگاه آیت‌الله اصفهانی از فتوا و عقیده خود کوتاه نیامد.

موج دوم مبارزه توسط حضرت امام خمینی(ره) شروع شد و امام به مقابله با قمه زنی و امثال آن پرداخت و با صدور حکمی همگان را از قمه‌زنی نهی کرد. در پی این حکم، علمایی چون آیت‌الله شهید محمد باقر صدر و شهید مطهری و جمعی از علما به حمایت از نظر این اقدام پرداختند و این اقدام و اعمال را محکوم کردند.شهید مطهری صراحتا در حمایت از این حکم امام اعلام کرد: «تیغ، قمه و قفل زدن از افکار غلطی است که هیچ ارتباطی با اهداف امام حسین(ع) ندارد».
موج سوم مخالفت با این اقدام پس از حکم رهبر معظم انقلاب اسلامی در مورد قمه زنی و حمایت مراجع عظام و علما از آن شروع شد.مقام معظم رهبری در خرداد سال73 در جمع روحانیون استان کهگیلویه و بویر احمد قمه زنی را جریانی انحرافی دانستند و خواستار زدودن این حرکات وهن آمیز از ساحت مقدس عزای حسینی شدند.بعد از صدور این حکم حتی عده‌ای که قبلا این عمل را جایز دانسته بودند بر لازم الاتباع بودن حکم رهبری فتوا دادند که از این میان می‌توان به آیت‌الله اراکی و آیت‌الله فاضل لنکرانی اشاره کرد.
کدخبر: 29480
تاریخ انتشار: 16 آذر 1390
وقتی BBC فارسی مروج قمه زنی بین شیعیان می شود!
شب گذشته بی بی سی فارسی با پخش مستندی در خصوص قمه زنی تمام همت خود را برای عمومی جلوه دادن قمه زنی در بین شیعیان ایران به کار گرفت.این رسانه انگلیسی با بیان شیوه های گوناگون عزاداری در ماه محرم،جمهوری اسلامی ایران را به عنوان مخالف این سنت دیرینه! شیعیان معرفی نمود.بی بی سی فارسی در این مستند اقدام به آسیب شناسی عزاداری های ماه محرم در اقوام مختلف نمود و آیت الله خامنه ای را به عنوان مخالف اصلی و عامل برخورد با این سنت! عزاداری معرفی کرد.
این بنگاه خبر پراکنی در ادامه با انتشار سخنان یوسف صانعی که در چند سال گذشته به علت مواضع و سخنان دشمن پسند اش مورد انتقاد بسیاری از علما و فضلای حوزه های علمیه قرار گرفته است سعی نمود بدعتی را که اکثریت علمای شیعه برای آن حرمت قائل شده اند را سنت دانسته و از زبان این مرجع فتنه گران قمه زنی را عشق بنامد.
این حمایت بی بی سی فارسی از عملی که مستند دینی نداشته و از دیرباز مورد انتقاد و مخالفت علمای شیعه بوده است که حتی برخی آن را اقدام انگلیس برای معرفی کردن جلوه ای خشن از شیعیان در جهان می دانند در واقع تداوم حمایت دولت انگلستان از بدعت های فراوانی است که خود عامل گسترش آن بوده است.
در تاریخ شیعه از کلام بزرگان در خصوص دخالت مستقیم انگلیس در ترویج قمه زنی در بین شیعیان این چنین آمده است:
1- علامه محمد جواد مغنیه، از علمای بزرگ عراق، در کتاب تجارب خود، بحثی دارد تحت عنوان «کفن‏هایی برای زنده‏ها»؛ هنگامی که از عالمی فلسطینی دربارة نظر علمای فلسطین نسبت به شیعه سوال می‏کند، می‏نویسد:همانا سبب اصلی این تفرقه‏ای که میان مسلمین ایجاد شده است، استعمار و ایادیش هستند؛ بدین طریق که آنها دائما مسلمانان را با هر وسیله‏ای که شده تحریک و تجهیز نموده و در مقابل هم قرار می‏دهند. از جملة این راه‏ها، این بود که دولت انگلیس در ماه محرم، هزار کفن به قمه‏زنان هدیه نمود و هنگامی که دولت آمریکا از آن با خبر شد، برای آن که فرصت را از دست‏ندهد، دو هزار کفن به آنها هدیه نمود. (محمد جواد مغنیه، تجارب، ص 449 و 450)
2- در خصوص نقش سفارت‏های کشورهای استعماری در ورود و گسترش این‏گونه سنت‏ها به کشورهای اسلامی- از جمله عراق- منتشرشده است، در اینجا به سندی که محقق و جامعه‏شناس عراقی «ابراهیم الحیدری» در کتاب Sozioloyie آورده است، اشاره می‏کنیم: سفیر انگلیس در بغداد بعد از جنگ جهانی دوم و هم‏زمان با کاهش مواد غذایی و افزایش قیمت‏ها در بازار، مقدار زیادی چای و سیگار مورد نیاز هیئت‏ها و مجالس عزاداری را از طریق شخص ثالثی به بعضی از مسؤولین هیئت‏ها تقدیم کرد؛ جالب اینکه به این هیئت‏ها مقدار زیادی پارچة سفید هم برای استفاده در مراسم قمه‏زنی داده شد.( Ibrahim Al-Haidari, Sozioloyie. P. 176)
3- دکتر تیجانی نیز در کتاب «اهل بیت(علیهم السلام)؛ کلید مشکل‏ها» در این‏باره می‏نویسد:یکی از علمای گذشته می‏فرمود : شمشیرهایی که در گذشته شیعیان آن را در برابر ظالمان بلند می‏کردند، امروز برای زدن به سرهای خود، از آن استفاده می‏کنند. تاجایی که انگلیسی‏ها مقدار زیادی شمشیر، در میان دسته‏های عزاداری - در کربلا- تقسیم می‏کردند. (دکتر محمد تیجانی، اهل بیت کلید مشکل ها، ترجمه سید محمد جواد مهری، ص 186)
منبع: سایت الف، کد مطلب: 132540 تاریخ انتشار: شنبه12 آذر1390 ساعت 19:37
مطالب مرتبط:
*قمه زنی، عزاداری دشمن پسند
*متن کامل کتاب دست پنهان در نقدقمه زنی+عکس دست نوشته های علمای عظام شیعه
*پاسخ های فقهی به شبهات صانعی و دیگر طرفداران قمه زنی از لسان علمای بزرگ شیعه
*عکاس لهستانی:محرم فقط قمه‌زنی نیست
*مخالفت با نظر مراجع در یک شبکه شیعی + فیلم
*BBC مروج قمه‌زنی بین شیعیان است
*تداوم حمایت از قمه زنی در رسانه های دولت انگلیس
*میزگرد VOA برای تطهیر و ترویج قمه زنی در بین شیعیان
*کاهش شدید قمه زنی در خمینی شهر اصفهان
*توضیحات دوباره آیت‌الله وحید خراسانی درباره قمه زنی و عزاداری
*مخالفت جدی علمای بزرگ شیعه ازصدسال پیش با هرنوع بدعت و وهن وعمل مضربه نام عزاداری
*متنی مستند:سایقه جدی تحریم قمه زنی توسط علمای بزرگ شیعه
*متن فتاوای علمای جامعه مدرسین در سایت جامعه محترم مدرسین حوزه علمیه قم

نوشته شده در  دوشنبه 91/1/14ساعت  3:24 عصر  توسط ابرقویی 
  نظرات دیگران()

...ادامه مقاله از بخش اول:(بخش اول را در اینجا ببینید)

عزاداری و گریه کردن و گریانیدن و نوحه‌سرایی در مصیبت سالار شهیدان حضرت اباعبدالله- روحی فداه - بسیار خوب و لازم و مستحسن است؛ امّا اعمالی که هیچ ربطی به عزاداری و گریاندن ندارد بلکه صرفاً وحشی‌گری و دیوانگی و برای بازی کردن و تفنّن و تشریفات باشد، نه تنها مستحسن نیست، بلکه قبیح و مستهجن است؛... امسال در قم نظیر این اعمال دیده می‌شد و خیلی هم زننده و خنک و زشت بود. امیدوارم که سال آینده اهالی غیرتمند قم از این‌گونه اعمال جلوگیری نمایند و نگذارند حیثیت یک مرکز مهم علمی با این‌گونه اعمال ناشایسته آلوده گردد و زبان بدگوئی دشمنان باز شود. امروز اوضاع جهان جوری نیست که هر کاری در هر نقطه‌ای از نقاط دنیا مستور و مخفی بماند، بلکه هر کاری در هر‌جا مشاهده شود فوراً به تمام نقاط دنیا پخش می‌گردد. مثلاً اگر از همین موکب‌های عزا فیلم‌برداری شود، فیلم‌برداران می‌توانند فوری عین جریانات را از نظر اهل دنیا بگذرانند.(43) بنابر این چقدر مایه‌ی ‌سرافکندگی و شرمساری است که اگر فیلم آن موکب‌ها در میان سایر ملل دنیا نمایش داده شود؟ آیا برابر یک چنین تبلیغات مؤثر چگونه می‌توانیم عظمت اسلام و اهمیت مرکز علمی قم را برای جهانیان تبلیغ کنیم؟(44)
آیت الله محمد یزدی نیز در کتاب خاطراتشان خاطره‌ی جالبی را از آن روزها نقل می‌کنند که نقل آن در اینجا خالی از وجه نمی‌باشد:
یک‌ بار در اصفهان‌ در خصوص‌ قمه‌زدن، استفتایی‌ طرح‌ شد تا از طریق‌ بنده‌ به‌ قم‌ برده‌ و جواب‌ آن‌ از حضرات‌ آیات‌ بروجردی، خوانساری، صدر و حجت‌ گرفته‌ شود. من‌ هم‌ غافل‌ از این‌ که‌ استفتاء مزبور دارای‌ بُعد سیاسی‌ است، در کمال‌ سادگی، آن‌ را به‌ نزد علما بردم‌ و جواب‌ خواستم‌. قرار بر این‌ شد که‌ آقایان‌ بعداً پاسخ‌ دهند. من‌ قضیه‌ را پی‌گیری‌ کردم‌ و جواب‌ها را یک‌ به‌ یک‌ دریافت‌ نمودم؛ که‌ البته‌ بعضی‌ از آنها سربالا بود.
در این‌ میان‌ مرحوم‌ آیت ‌الله بروجردی‌ از پاسخ‌گویی‌ خودداری‌ کردند و بنده‌ در سؤال، اصرار ورزیدم‌ و حتی‌ یک‌ بار پیشکار ایشان، حاج‌ احمد به‌ من‌ پرخاش‌ کرد و گفت‌: آقا به‌ این‌گونه‌ استفتائات‌ پاسخ‌ نمی‌دهند. چرا شما متوجه‌ نیستید و هر روز مراجعه‌ می‌کنید؟
من‌ هم‌ با لحن‌ نسبتاً تندی‌ گفتم‌: چرا این‌ را از اوّل‌ نگفتید؟ من‌ نمی‌دانستم‌ که‌ پای‌ مسائل‌ سیاسی‌ در بین‌ است‌. بعدها بیشتر واقف‌ شدم‌ که‌ پاسخگویی‌ به‌ سؤالاتی‌ از این‌ دست‌ بسیار حساس‌ است‌ و باید‌ اطراف‌ قضیه‌ به‌ دقت‌ ملاحظه‌ شود تا تبعات‌ منفی‌ به‌ بار نیاید.
برای‌ مثال‌ اگر در خصوص‌ تعزیه‌ و شبیه‌خوانی، علمای‌ اعلام، حکم‌ به‌ عدم‌ جواز نمایند، بسا که‌ از سوی‌ مردم‌ عوام‌ متهم‌ به‌ مخالفت‌ با امام‌ حسین، علیه‌السلام، شوند.
بنده‌ در ایام‌ اقامت‌ در قم‌ به‌ یاد دارم‌ که‌ همه‌ ساله‌ در ایام‌ عاشورا، دسته‌ای‌ در قم‌ به‌ حرکت‌ در می‌آمد که‌ به‌ شکل‌ تجسمی‌ حادثه‌ کربلا را از اسارت‌ تا انتها به‌ نمایش‌ در می‌آوردند. در این‌ نمایش‌ خیابانی‌ که‌ مرکب‌ از قافله‌ اسرا به‌ همراه‌ اسب‌ و شتر و دیگر عناصر نمایش‌ بود، صحنه‌های‌ بدیع‌ و تماشایی‌ خلق‌ می‌شد و طبل‌ها و دهل‌ها با برپا کردن‌ سر و صدای‌ بسیار، در شهر ولوله‌ می‌افکندند. بنده‌ هم‌ که‌ در مدرسه‌ فیضیه‌ حجره‌ داشتم‌ برای‌ تماشا بیرون‌ می‌رفتم‌ و انصافاً هم‌ صحنه‌ها تماشایی‌ بود. دسته‌جات‌ و گروه‌ها مسیر خیابان‌ها را طی‌ می‌کردند و وارد صحن‌ مطهر می‌شدند و سپس‌ بیرون‌ می‌رفتند. به‌ قدری‌ این‌ برنامه‌ ابهت‌ داشت‌ که‌ حتی‌ افراد از شهرستان‌ها برای‌ تماشا به‌ قم‌ می‌آمدند.
یک‌ سال‌ مرحوم‌ آیت‌الله بروجردی‌ در روز تاسوعا سردسته‌های‌ قم‌ را دعوت‌ کردند تا به‌ آنها رهنمود دهند. بنده‌ سردسته‌های‌ قم‌ را می‌شناختم‌ و به‌ عنوان‌ مثال‌ می‌دانستم‌ که‌ دسته‌ چهارمردان‌ یا دسته‌ باغ‌ پنبه‌ از چه‌ کسی‌ فرمان‌ می‌برند. به‌ هر حال‌ سردسته‌ها در منزل‌ آقای‌ بروجردی‌ اجتماع‌ می‌کنند. این‌ قضیه‌ را مرحوم‌ آقای‌ سیف‌زاده‌ که‌ خودش‌ در آن‌ جمع‌ بود، برای‌ من‌ نقل‌ می‌کرد و از دیگران‌ هم‌ بارها شنیده‌ام‌ که‌ مرحوم‌ آقای‌ بروجردی‌ در آن‌ جمع‌ شروع‌ به‌ سخن‌ کردند و فرمودند: شیوه‌ شما در عزاداری‌ سیدالشهدا، علیه‌السلام، صحیح‌ نیست‌. این‌ که‌ مردان‌ لباس‌ زنان‌ را بپوشند و به‌ شکل‌ اسرا در آیند و شبیه‌خوانی‌ کنند، یا طبل‌ و دهل‌ها به‌ کار بیفتد، مورد رضایت‌ سیدالشهدا، علیه‌السلام، نیست‌ و به‌ یک‌ معنا معصیت‌ است‌. عزاداری‌ در حد معمول‌ و معقول‌ همچون‌ سینه‌زنی‌ و زنجیرزنی‌ بلااشکال‌ است، امّا فراتر از آن، مناسب‌ شؤون‌ امام‌ حسین، علیه‌السلام، نیست‌. جلسه‌ مزبور به‌ درازا کشید و بعد از آن‌ سردسته‌ها از اتاق‌ آقای‌ بروجردی‌ بیرون‌ آمدند و در قسمت‌ هشتی‌ خانه، فردی‌ که‌ در میان‌ سردسته‌ها از همه‌ بزرگ‌تر بود خطاب‌ به‌ سایر سردسته‌ها گفت‌: دوستان‌ ما در تمام‌ طول‌ سال‌ از آقای‌ بروجردی‌ تقلید می‌کنیم؛ امّا در دهه‌ محرم‌ دیگر مقلد ایشان‌ نیستیم‌ چون‌ امام‌ حسین، علیه‌السلام، را نمی‌توان‌ رها کرد! بنابر این‌ ما برنامه‌ها و سنت‌هایمان‌ را تعطیل‌ نمی‌کنیم‌. در میان‌ آن‌ جمع‌ تنها یک‌ نفر حاضر می‌شود که‌ در دهه‌ی‌ محرم‌ مقلّد آقای‌ بروجردی‌ باشد و فردای‌ آن‌ روز دسته‌اش‌ را در کمال‌ سادگی‌ بیرون‌ می‌آورد.(45) این‌ ماجرا نشان‌ می‌دهد که‌ وقتی‌ یک‌ رسم‌ و عادت‌ با خون‌ و گوشت‌ فرد یا جامعه‌ عجین‌ شد دیگر مشکل‌ بتوان‌ آن‌ را حتی‌ به‌ مدد حکم‌ شرعی‌ و فتوای‌ مرجع‌ تقلید تغییر داد.(46)
نتیجه
فتوا به حرمت قمه زنی مربوط به چند سال اخیر است بلکه در گذشته نیز بسیاری از علما با این عمل مخالفت نموده و در مقابل ان ایستاده‌اند که می‌توان به مراجع بزرگی همچون آیت الله العظمی سید محسن امین و آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی اشاره نمود.

پی نوشت ها :

1. . ابراهیم حیدری، تراجیدیا کربلا، ص449 و پیرامون قمه‌زنی در عاشورا، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، ص18 و مجله الموسم، شماره 12، سال1991، ص216.
2. . منتخب الأحکام، ص108؛ علماء و رژیم شاه، ص136 به نقل از اطلاعات در یک ربع قرن، ص28.
3. . دایرة المعارف تشیع، ج2، ص531 و سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج10، ص378.
4. . علامه عظیم الشان سید محسن امین حسینى عاملى مقیم دمشق، صاحب آثار خیریه و علم واسع و یکى از مفاخر شیعه در قرن حاضر و آخرین مجتهد امامیه در شام و فقیه اصولى، مجتهد متکلم مؤرخ ادیب شاعر، جامع علوم بوده است. ایشان علاوه بر تربیت شاگردان فرزانه حدود 100 جلد کتاب و رساله از خویش بر جای گذاشته‌اند که از آن جمله می‌توان از کتاب نفیس و گرانقدر اعیان الشیعه نام برد. این دانشمند بزرگ همچنین یکی از مشایخ حدیث امام خمینی بوده‌اند. امام در اوّل کتاب اربعین خویش می‌‌فرمایند: اخبرنی اجازة مکاتبة و مشافهة عدة من المشایخ العظام و الثقات الکرام منهم: السید السند الفقیه المتکلم الثقة العین الثبت العلامة السید محسن الأمین العاملی. قبر مطهر ایشان در در زینبیه دمشق مورد توجه‌ شیعیان ‌است.
5. . شیخ محمود الغریفی، شعائر الحسینیه بین الوعی و الخرافة، چاپ منامه، ص137.
6. . محمد جواد مغنیه، الشیعة فی المیزان، ص14و 98.
7. . آیت الله العظمی شیخ عبدالکریم جزایری از برجسته‌ترین فقهای مجاهد شیعه‌ی عراق در قرن چهاردهم است. وی رهبر دینی شیعیان عراق بود و سال‌های دراز، خانه او محل آمد و شد بزرگان کشور بود. مردم دشواری‌های خود را نزد او می‌بردند و با نظرخواهی از وی، به حل آنها می‌پرداختند. آیت الله جزایری گذشته از مهارت در علوم دینی در شعر و ادب نیز از سرآمدان روزگار خویش به شمار می‌رفت. وی در عرصه سیاست نیز از چهره‌ای درخشان برخوردار بود و نقش بزرگی در استقلال ملت عراق از بیگانگان بر عهده داشت به گونه‌ای که از او به عنوان کابوس حاکمان خودکامه‌ی عراق نام برده‌اند. ایشان در سال 1382 به دیار باقی شتافت و در نجف اشرف به خاک سپرده شد.
8. . شیخ محمد حسین کاشف الغطاء، الفردوس الاعلی، ص21
9. . آیت الله محمد باقر بیرجندی، کبریت احمر، به کوشش علی‌رضا اباذری، ص150.
10. . آثار وی که شامل اظهارات انتقادی او درباره قمه‌زنی است عبارتند از: کشف الحق لغفلة الخلق، دولة الشجرة المعلونة الشامیة علی العلویة.
11. . ایشان یکی از چهره‌های برجسته علمی، فرهنگی و سیاسی معاصر عراق می‌باشد که علاوه بر کسب درجه اجتهاد در علوم دینی توانست در حوزه‌ی فرهنگ نیز با انتشار مقاله‌ها، شعرها و گزارش‌های روشنگر در مجلات جهان عرب هدف بیداری و اتحاد مسلمانان را دنبال کند. ایشان در راه استقلال عراق از دست بیگانگان و انگلیس نیز جانفشانی‌های بسیاری نمود به صورتی که چندین بار دستگیر و حتی یک مرتبه نیز به اعدام محکوم شد که مورد عفو پادشاه عراق قرار گرفت. علاوه بر این مدّتی نیز مسئولیت وزارت معارف عراق را نیز بر عهده داشت که توانست خدمات بسیاری را در این مدّت کوتاه انجام دهد. از او بیش از 109 کتاب و رساله به یادگار مانده است که نشانی از علم و سخت‌کوشی این دانشور بزرگ دارد.(انتقادات وی ‌نسبت به قمه‌زنی و دودلی‌علماء در محکومیتش در مقاله‌ای به عنوان «علماؤنا و التجاهر بالحق»درسال 1911م در مجله العلم به چاپ‌رسید.)
12. . جعفرالخلیلى، هکذا عرفتهم، ج1، ص 209.
13. . همان، ج3، ص230.
14. . همان، ج1، ص209.
15. . گلشن ابرار، ج5، ص395.
16. . استفتائات، ج3، سؤالات متفرقه، س37.
17. . شهید مطهری، جاذبه و دافعه علی، علیه‌السلام، ، ص154.
18. . ابراهیم حیدری، تراجیدیا کربلا، ص459.
19. . سید محسن امین در کتاب التنزیه می‌نویسد: و لما کان إبلیس و أعوانه إنما یضلون الناس من قبل الأمر الذی یروج عندهم، کانوا کثیرا ما یضلون أهل الدین عن طریق الدین، بل هذا أضر طرق الإضلال، و قلما تکون عبادة من العبادات أو سنة من السنن لم یدخل فیها إبلیس و أعوانه ما یفسدها. فمن ذلک إقامة شعائر الحزن على سید الشهداء أبی عبد الله الحسین بن علی، علیهما‌السلام، التی استمرت علیها طریقة الشیعة من عصر الحسین، علیه‌السلام، إلى الیوم، ولما رأى إبلیس و أعوانه ما فیها من المنافع و الفوائد و أنه لا یمکنهم إبطالها بجمیع ما عندهم من الحیل و المکائد، توسلوا إلى إغواء الناس بحملهم على أن یدخلوا فیها البدع و المنکرات و ما یشینها عند الأغیار، قصدا لإفساد منافعها و إبطال ثوابها، فأدخلوا فیها أمورا أجمع المسلمون على تحریم أکثرها، وأنها من المنکرات، و أنها من الکبائر التی هدد الله فاعلها و ذمه فی کتابه العزیز... و منها إیذاء النفس و إدخال الضرر علیها بضرب الرؤوس و جرحها بالمدی والسیوف حتى یسیل دمها، وکثیرا ما یؤدی ذلک إلى الإغماء بنزف الدم الکثیر و إلى المرض أو الموت و تأخر برء الجرح، وبضرب الظهور بسلاسل الحدید وغیر ذلک، وتحریم ذلک ثابت بالعقل والنقل، و ما هو معلوم من سهولة الشریعة و سماحتها الذی تمدح به رسول الله، صلی الله علیه وآله، بقوله: جئتکم بالشریعة السهلة السمحاء، ومن رفع الحرج والمشقة فی الدین، بقوله تعالى: ما جعل علیکم فی الدین من حرج. (رسالةالتنزیه؛ ص13)
20. . مرحوم ملک الشعراء بهار در قسمتی از اشعارش، عوام و تفکر عوامانه را مورد سرزنش قرار داده و می‌گوید:
21. از عوام است هر آن بد که رود بر اسلام داد از دست عوام
22. کار اسلام ز غوغای عــوام است تـمام داد از دست عوام....
23. غـم دل با که بگویم که دلم خون نکـند غمم افــزون نکند
24. سـر فرو برد به چاه و غم دل گفت امام داد از دست عوام....
25. چـه توان کرد، علی گفت که الناس ینام داد از دست عوام...
26. نه بر این قـوم نماید نفس عیسی کــار نه مقـالات بهـار....
27. پیش جهال ز دانش مســرایید ســخن پند گـیرید ز من
28. کـه حـرام اسـت حـرام اســت حـرام داد از دست عوام
29. . آیت الله سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج10، ص363.
30. . می‌توان گفت همزمان شدن این اصلاحات با قدرت یافتن وهابیون در حجاز و پاسخ مثبت به این جریانات در مراکز تسنن در عراق و از طرف دیگر اقدامات رضا شاه در ایران علیه عزاداری موجب شده بود تا با هرگونه اصلاحات که کمابیش با انتقادات سنیان به رفتار شیعه مشابه باشد برخورد شود.
31. . گلشن ابرار، ج2، ص612.
32. . مقام مرجعیت و زعامت دینی شیعیان، بعد از درگذشت آیت الله نایینی در سال 1355ق در وجود آیت الله اصفهانی متمرکز و منحصر گردید. مرحوم آیت الله اصفهانی، اعلی الله مقامه، یکی از شموس درخشان فضل و تقوی و یکی از بزرگان علماء و دانشمند اسلامی در قرون اخیر و یکی از مفاخر ملّی ایران بود. در مدّت 27 سال که ریاست روحانی عالم تشیع و مرجعیت تقلید شیعیان با ایشان بود؛ حوزه روحانیت اسلام را در نجف اشرف و کربلای معلا و سامرا و کاظمین بخوبی اداره می‌فرمودند و تمام ساعات و دقایق عمر گرانبهای آن بزرگوار صرف بحث و تدریس و پرورش روحانیون و ترویج اسلام و مکارم اخلاق و حل و عقد امور شیعیان بود. در درس اختصاصی مرحوم آیت الله بالغ بر هزار نفر که اغلب به رتبه اجتهاد رسیده بودند تلمّذ می‌کردند و از خرمن دانش و معارف اسلامی آن بزرگوار استفاده می‌نمودند.
33. . سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج10، ص378؛ استاد حسن شبر، تاریخ العراق السیاسی المعاصر، ج2، ص340؛ دایرة المعارف تشیع، ج2، ص531؛ و جعفرالخلیلی، هکذاعرفتهم، ج3، ص207؛ سخنان سید ابوالحسن اصفهانی بر ضد قمه‌زنی در یک رساله فارسی به نام انیس المقلدین در نجف در سال 1345ق/1926م چاپ شده است. (آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج2، ص466 و هکذا عرفتهم، ج3، ص229) اما جالب ایجاست که با این وجود دو سال پیش عده‌ای جریان حامی بدعت قمه‌زنی در اصفهان برای ترویج این عمل خرافی اقدام به ساخت سی‌دی نمودند که در آن با بهره از تمام حیله‌ها و ابزارهای فریب به ترسیم چهره‌ای شرعی! و مظلومانه! برای قمه‌زنی پرداختند. در این سی‌دی که به صورت بسیار انبوه و با بودجه‌های مشکوک در تمام کشور منتشر گردید از تحریف روایات گرفته تا تحریف کلام علماء استفاده شد. که با گذشت بسیاری از دروغ‎ها آشکار گردیده و بر زشتی کار سازندگان این سی‎دی افزود. متأسفانه در یکی از همین تحریفات، نسبتی کذب توسط یکی از سخنرانان به آیت الله العظمی بهجت داده شد که چندی پیش ایشان صریحاً آن را تکذیب نمودند. سخنران فوق مدعی شد که حدود سی سال قبل در روضه‌ای که در منزل آیت الله بهجت تشکیل شده بود از ایشان شنیده است که فرموده‌اند: در زمان آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی آن زعیم بزرگ به جهت سخنان یکی از روشنفکران پیرامون حرمت قمه‌زنی فتوا به وجوب قمه‌زنی! داده و فرمودند هر کس توانایی دارد باید امسال قمه ‌بزند. در آن سال حدود 700 مجتهد!!! به اطاعت از حکم سید، قمه زدند اما من (آیة الله بهجت) چون دیدم هم می‌ترسیدم و بنیه و هنر این کار را ندارم برای این که مخالفت با مرجعم سید ابوالحسن نکنم لباسی پوشیده و به میان قمه‌زنان رفتم و آن لباس من خونی شد و آن را نشُستم و وصیت کرده‌ام آن را با من دفن کنند!!! چون به امر مرجعم چنین کردم. گفتنی است آیت الله العظمی بهجت ضمن دستخطی که اصل آن هم‌اکنون موجود است ضمن تکذیب این ادعا فرمودند: آنچه من گفته‎ام آن است که مرجع بزرگوار آیة الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی با قمه‌زنی مخالف بوده‌اند و تا پایان حیات خود نیز بر این رأی و نظر باقی بودند. و چنین لباسی نیز هم‌اکنون نزد من وجود ندارد.
34. . گلشن ابرار، ج2، ص589.
35. . وی درسال 1345 ه ق.1926م یعنی یک سال قبل از انتشار رساله التنزیه کتاب «کشف الحق لغفلة الخلق» را منتشر نمود و در آن به انتقاد از قمه‌زنی پرداخت. مدّتی بعد او انتقادش را در کتابی به نام «دولة الشجرة‌ الملعونة الشامیه علی العلویه» که بر ضد یک عرب ملی‌گرای سنی بود تکرار کرد.
36. . دولة الشجرة‌ الملعونة، ص136.
37. . آنها برای تحقیر نام سید محسن، مردانی را که به عزاداران آب می‌‌فروختند، تحریک کردند تا به جای (لعنت خدا بر حرمله) بگویند: (لعنت خدا بر امین)
38. . منظور آنها هنگامی می‌باشد که حضرت عباس ، علیه‌السلام، برای آوردن آب به نهر علقمه رفتند و مشک را آب نمودند ولی خود از آن آب استفاده ننمودند. در حالی‌که می‌دانیم چنین خبری در تواریخ و منابع معتبر ذکر نشده است.(نگاه شود: علامه میرزا ابوالحسن شعرانی(ره)، ترجمه نفس المهموم، ص 288)
39. . شیخ علی بن شیخ محمد ابراهیم قمی نجفی در سال 1273ق در تهران به دنیا آمد. او پس تعلیم علوم پایه و مقدماتی در سال 1300ق رهسپار نجف شد و در دروس اصول و فقه علمای بزرگی همچون میرزا حبیب الله رشتی، شیخ عبدالله مازندرانی و شیخ محمد کاظم خراسانی حاضر شد. او حدیث را در نزد شیخ میرزا حسین نوری فرا گرفت و در اخلاق یکی از شاگردان عارف بزرگ مولی حسین‌قلی همدانی و بعد از او از اصحاب و خواص مرحوم سید مرتضی کشمیری بود. او در زمان حیات ضرب‌المثل تقوا و زهد در میان علماء عصر خویش بود به گونه‌ای که همه‌ی اهل دین و علم از عرب و عجم بر این نکته اتفاق داشتند که او پرهیزگارترین و باتقواترین علماء زمان خود است. ایشان در سال 1371ق در نجف به دیار باقی شتافت و در همانجا به خاک سپرده شد.( سید حسن امین، مستدرکات اعیان الشیعه، ج3، ص152)
40. . ایشان یکی از علماء و زهاد معروف نجف بود که قنائت و ساده‌زیستی او در نزد عام و خاص مشهور بود.
41. . طرفداران قمه‌زنی با اموی نامیدن دشمنان توانستند جمع فراوانی از شیعیان عراق را قانع کنند که انتقاد سید محسن به برخی آداب محرم برابر یا. تلمیحاً در حد. زنده کردن امویان است؛ مخالفان همچنین یک سخنران محبوب را که به خاطر توانایی بیانش شهره بود، جذب خود کردند تا مردم را علیه سید محسن و طرفدارانش در نجف برانگیزانند. در نتیجه، تعداد قمه‌زنان که در سال 1307 ش شرکت کردند از همیشه بیشتر بود؛ و این در حالی بود که (اموییان) از ترس کشته شدن؛ مجبور به پنهان شدن و حتی خروج موقتی از شهر شدند.(هکذا عرفتهم، ج1، ص212)
42. . جعفر الخلیلی در سال1322ق در نجف به دنیا آمد. جعفر الخلیلی برخاسته از خانواده‌ای بود که به جهت تعلیمات مذهبیشان مشهور بودند؛ پدر بزرگ وی، ملا علی خلیلی، در نجف مرجع تقلید بود. عموی پدرش، میرزا حسین الخلیلی نیز چنین مقامی داشت. او در زمان حیات اقدام به تأسیس چندین روزنامه نمود که بعضی از آنها توسط حکام وقت بسته شد. علاوه بر این وی دارای تألیفات بسیاری در عرصه تاریخ و فرهنگ مردم عراق می‌باشد که از میان آنها می‌توان به «موسوعة العتاب المقدسه» و «هکذا عرفتهم» اشاره نمود. او در سال 1405ق در دوبی فوت نمود و در همانجا به خاک سپرده شد. نوشته‌های او درباره شخصیت‌های معاصر عراق، اطلاعات غنی و با ارزشی را درباره‌ی مجادلات مربوط به آداب محرم در اختیار ما قرار می‌دهد، چرا که خود وی یکی از معدود پیروان متعصب سید محسن امین در نجف بوده است.
43. . وی در این‌باره می‌نویسد: «یعجبنی من المصلحین فی هذا العصر رجلان: الشیخ محمّد عبده فی مصر، والسیّد محسن الأمین فی الشام... وإنّی لا أزال أذکر تلک الضجّة التی اُثیرت حول الدعوة الإصلاحیّة التی قام بها السیّد محسن قبل ربع قرن. ولکنّه صمد لها وقاومها باسلا، فلم یلین ولم یتردّد. وقد مات السیّد أخیراً، ولکن ذکراه لم تمت ولن تموت، وستبقى دهراً طویلا حتّى تهدم هاتیک السخافات التی شوّهت الدّین وجعلت منه اضحوکة الضاحکین». (علی الوردی، مهزلة العقل البشری، ص299 و أعیان الشیعة، ج10، ص382.)
44. . مجله حوزه، شماره 27.
45. . خوشبختانه به تازگی رساله التنزیه به ضمیمه چندین مقاله مربوط به آن توسط محمد قاسم حسینی نجفی گردآوری شده و با نامِ «الثورة التنزیه» توسط انتشارات دارالجدید بیروت، منتشر گردیده است.
46. . محمد صحتی سردرودی، تحریف شناسی عاشورا و تاریخ امام حسین، ص213؛ کتاب عزاداری‌های نامشروع در سال 1371شمسی به کوشش سید قاسم یاحسینی در بوشهر، نشر شروه، تجدید چاپ و منتشرشد. امّا مثل اینکه این بار نیز به همان بلای پیشین گرفتار آمد و کتاب بلافاصله پس از انتشار ناپدید و نایاب شد.

منابع همگی به نقل از کتاب «قمه‌زنی سنت یا بدعت» تألیف: مهدی مسائلی(نویسنده همین مقاله) می‌باشد. 

مطالب مرتبط:
*VOA را چه کسانی اداره می کنند؟
*تداوم حمایت از قمه زنی در رسانه های دولت انگلیس
*قمه زنی، عزاداری دشمن پسند
*متن کامل کتاب دست پنهان در نقدقمه زنی+عکس دست نوشته های علمای عظام شیعه
*پاسخ های فقهی به شبهات صانعی و دیگر طرفداران قمه زنی از لسان علمای بزرگ شیعه
*عکاس لهستانی:محرم فقط قمه‌زنی نیست
*مخالفت با نظر مراجع در یک شبکه شیعی + فیلم
*BBC مروج قمه‌زنی بین شیعیان است
*تداوم حمایت از قمه زنی در رسانه های دولت انگلیس
*میزگرد VOA برای تطهیر و ترویج قمه زنی در بین شیعیان
*کاهش شدید قمه زنی در خمینی شهر اصفهان
*توضیحات دوباره آیت‌الله وحید خراسانی درباره قمه زنی و عزاداری
*مخالفت جدی علمای بزرگ شیعه ازصدسال پیش با هرنوع بدعت و وهن وعمل مضربه نام عزاداری
*متنی مستند:سایقه جدی تحریم قمه زنی توسط علمای بزرگ شیعه
*متن فتاوای علمای جامعه مدرسین در سایت جامعه محترم مدرسین حوزه علمیه قم
منبع: وبلاگ عاشورا  به نقل از 
منبع : اختصاصی راسخون 

نوشته شده در  دوشنبه 91/1/14ساعت  3:21 عصر  توسط ابرقویی 
  نظرات دیگران()

سابقه حرمت قمه زنی در میان اکثر علمای بزرگ صد سال گذشته

چکیده: بعضی این‌گونه تصور می‌کنند که فتوا به حرمت قمه زنی مربوط به چند سال اخیر است این در حالی است که در گذشته نیز بسیاری از علما با این عمل مخالفت نموده و در مقابل ان ایستاده‌اند در این نوشتار به بررسی این موضوع پرداخته می‌شود.

کلید واژه ها: قمه زنی، سید محسن امین، فتوا، حرمت، سید ابوالحسن اصفهانی
مقدمه
بر خلاف آنچه تصور می‌شود که حرمت قمه‌زنی در سال‌های اخیر و بعد از فتوای رهبری مطرح گردیده است، باید گفت فقها و علمای بزرگی قبل از مقام معظم رهبری و حتی قبل از انقلاب وجود داشته‌اند که حکم بر حرمت قمه‌زنی نموده‌اند؛ که از این میان می‌توان از فقها بزرگی همچون:
آیت الله العظمی سید محمد حسن شیرازی مشهور به میرزای شیرازی (1230-1312ق)(1)
آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی(مؤسس حوزه‌ی علمیه‌ی قم)(1267- 1355ق)(2)
‌زعیم بزرگ جهان تشیع آیت الله العظمی ‌سید ابوالحسن ‌اصفهانی (1284-1365ق)(3)
دانشمند پرآوازه‌ی شیعی آیت الله العظمی سید محسن امین عاملی (1284- 1318ق)(4)
فقیه نامدار آیت الله العظمی سید محسن حکیم (متوفی 1348ش)(5)
علامه شیخ محمد جواد مغنیه (1322 - 1400ق)(6)
فقیه مجاهد آیت الله العظمی شیخ عبدالکریم جزائری (1289- 1342ق)(7)
آیت الله العظمی شیخ محمد حسین کاشف الغطاء(1294-1373ق)(8)
آیت الله محمد باقر بیرجندی(1276- 1352ق)(9)
آیت الله سید محمد مهدی قزوینی (متوفی 1358ق) (10)
آیت الله هبةالدین حسینی شهرستانی(1301-1386ق)(11)
آیت الله شیخ جعفر بدیری (متوفی 1369 ق)(12)
علامه شیخ محسن شراره (متوفی1365 ق)(13)
آیت الله شیخ محمد خالصی(متوفی 1383 ق)،
عالم و زاهد معروف آیت الله شیخ علی قمی (متوفی 1371 ق)(14)
آیت اللَّه شیخ غلامحسین تبریزى(1260- 1359ش)(15)
امام خمینی(16)
آیت الله شهید مطهری(17)
و آیت الله شهید سید محمد باقر صدر(18) نام برد.

 

بررسی تاریخی فتوا به حرمت قمه‌زنی

مرحوم سید محسن امین در کتاب خویش به نام «التنزیه لاعمال الشیبه» با استدلال و برهان ثابت می‌کند قمه‌زنی و برخی دیگر از خرافات رایج در عزاداری امام حسین، علیه‌السلام، نه تنها ثوابی ندارد بلکه از نظر شرع مقدّس حرام و از کار‌های شیطان است.(19) در پی انتشار این اثر، که با هدف پاک ‌سازی گردهمایی‌های‌ مذهبی از بدعت‌ها و گمراهی‌ها انجام شد، مردم ناآگاه چنان در برابرش موضع گرفتند، که برخی از دوستانش خطر «انقلاب عوام»(20) را به وی گوشزد کردند. ایشان در این باره می‌گوید:
در برابر این رساله برخی از مردم برخاسته، هیاهو برپا ساختند و ناآگاهان را به هیجان آوردند... آنها در میان بخش گسترده ناآگاه جامعه چنین پخش کردند که فلانی (سید محسن امین) برپا داشتن عزای امام حسین، علیه‌السلام، را حرام کرده و علاوه بر این مرا به خروج از دین متهم ساختند.(21)
تبلیغات فراگیر درباره‌ی دانشمند مصلح دمشق چنان مؤثر افتاد که حتی گروهی از گویندگان مذهبی در مسجدها به بیان گمراهی‌هایش پرداختند و برخی از مردم با گرو نهادن خانه‌ی خود و به دست آوردن اندکی پول، در جهاد نامقدّس ضد سید محسن شرکت جستند.(22)
ولی از آنجا که حق با سید بود، بالاخره پیروز و سربلند شد. تا آنجا که پس از اندک زمانی، آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی(که در آن زمان مقام ریاست تامه و مرجعیت عامه را داشتند)(23) به طرفداری از امین عاملی و کتاب بیداری بخش او فتوا صادر کرد و با صراحت گفت:
إنَّ استعمالَ السّیوف و السلاسل و الطُبُول و الأبواق و ما یَجری الیومَ أمثالُهُ فی مَواکِبِ العَزاء بیوم عاشورا إنَّما هو مُحرم و هو غیر شرعی(24)
بکاربردن شمشیرها(= قمه‌زنی) و زنجیرها و طبل‌ها و بوق‌ها و کارهایى مانند این امور که امروزه در دسته‌هاى عزادارى و در روز عاشورا معمول است همه حرام و غیرشرعى است.(25)
این فتوا نیز موجب اختلافات و سر و صدای شدیدی شد و برخی از وعاظ در سخنرانی‌های خود آیت الله اصفهانی را به سختی مورد انتقاد و حتی اهانت قرار دادند. ولی وی هرگز حاضر نشد از فتوا و عقیده‌ی خود دست بردارد و خوشایند جاهلان و بی‌خردان سخن بگوید.(26)
در بصره نیز آیت الله سید مهدی قزوینی به حمایت از علامه سید محسن امین برخاسته و در آثار خویش به انتقاد از قمه‌زنی پرداخت.(27) وی بر این اعتقاد بود که استفاده از آهن، یعنی زنجیر و قمه در مراسم عزاداری حدود یک قرن قبل و توسط مردمانی که تسلط زیادی به قوانین شریعت نداشتند پدید آمده است.(28)
سید حسن امین فرزند علامه سید محسن امین گزارش جالبی از این وقایع می‌دهد:
این کتاب(کتاب التنزیه) سر و صداها را بیشتر نمود و جو مخالفت با ایشان را تشدید کرد تا آنجایى که در مراسم عاشورا در شهر بصره زن فاحشه‌ای را به عنوان بازیگر نقش سید محسن امین در خیابان‌هاى شهر به گردش درآوردند.(29) مخالفین ایشان استدلال مى‌کردند که ‌شمشیرزنى و قمه‌زنى با این که اذیت نفس است لیکن مانعى ندارد، زیرا حضرت عباس، علیه‌السلام، نیز این اذیت را تحمل نمود.(30) ایشان پاسخ دادند که اگر این خبر صحیح باشد اوّلاً حضرت عباس، علیه‌السلام، معصوم نبوده و فعل ایشان براى دیگران حجت نمى‌باشد و ثانیاً این بزرگوار در راه اسلام و امام حسین آن شکنجه و اذیت را تحمل نموده نه در راه باطل. این پاسخ آن هم درباره‌ی حضرت اباالفضل، علیه‌السلام، که عوام‌الناس آن بزرگوار را در رتبه‌ی امامان معصوم قرار مى‌دهند طوفانى از مخالفت در عراق و ایران و حتى هند بر پا ساخت امّا او هم چون کوه مقاومت و استوارى به خرج داد و البته در این راه بزرگانى چون سید ابوالحسن اصفهانى و شیخ عبدالکریم جزائرى و دیگران و جالب این که گروهى از زهاد و عباد معروف نیز از او حمایت کردند، از آن جمله مرحوم شیخ على قمى(31)معروف به زاهد و شیخ جعفر بدیرى.(32) این فتوى نجف را به دو گروه تقسیم کرد گروهى موسوم به امویین که همان طرفداران مرحوم امین و گروهى به نام علویین که همان مخالفین او بودند.(33) پس از یک سال از شروع سر و صداها مرحوم امین قصد سفر به عراق را نمود و با آن‌که بسیارى از دوستانش او را از سفر به نجف منع نمودند لیکن وى به نجف آمد جعفرالخلیلى در کتاب خود «هکذا عرفتهم»(34)مى‌گوید: نجف به استقبال او بیرون از شهر رفت. همچنین سید ابوالحسن اصفهانى در مقدم پیشواز کنندگان بود. خلیلى اضافه مى‌کند که من اشخاصى را دیدم و نام آنها را ذکر مى‌کند که بر روى دست و پاى ایشان افتاده و از او طلب عفو و بخشش مى‌کنند و سید مى‌گفت: من از همه شما گذشتم به جز آن افرادى از شما که غافلین را تحریک نمودند. از این رو افرادى همچون على الوردى وى را در عداد مصلحین بزرگى همچون شیخ محمد عبده مى‌دانند،(35) لیکن دیگران به این تعبیر اعتراض کرده مى‌گویند: شیخ عبده تنها به اصلاح الأزهر پرداخت و از تعارض با عقیده باطل عوام پرهیز نمود، در حالى که سید عقاید باطل عوام را مستقیماً تخطئه نمود و در این راه مشکلاتى را تحمل نمود.(36) کتاب التنزیه(37) را نخستین بار جلال آل احمد با عنوان «عزاداری‌های نامشروع» ترجمه کرد که اوّلین اثر قلمی جلال آل احمد خوانده ‌می‌شود. او در «مثلاً شرح احوالات» می‌نویسد:
جزوه‌ای از عربی به اسم «عزاداری‌های نامشروع» که سال 22چاپ شد و یکی دو قران فروختیم و دو روزه تمام شد. نگو که بازاری‌های مذهبی همه‌اش را چکی خریده‌اند و سوزانده. این را بعدها فهمیدم.(38)
شیخ محمد گنجى نیز در سال 1347ق فتاوى علمای موافق با رساله‌ی التنزیه را در کتاب «کشف التمویه عن رسالة التنزیه» گردآوردی نمود و به جواب از اشکالات وارده بر رساله التنزیه پرداخت.(39)
از سوئی دیگر نیز این اصلاحات در شهر مقدّس قم توسط مؤسس و بنیان‌گذار حوزه‌ی علمیه آن مرحوم شیخ عبدالکریم حائری یزدی صورت می‌گرفت. مرحوم حاج شیخ عبدالکریم، که فقیهی روشن‌بین بود این روش تعزیه و عزادارى را با پیام عاشورا ناسازگار مى‌دید؛ از این روى، درصدد برآمد تا از رواج این رویه‌هاى نادرست و کارهاى خرافى به اسم دین و امام حسین، علیه‌السلام، جلوگیرى کند. از این روى، در فتوایى، با تیغ‌زنى به مخالفت برخاست.(40)
حاج شیخ در گامى دیگر، پاره‌اى از مجلس‌هاى تعزیه و شبیه‌خوانى را تبدیل به مجالس روضه‌خوانى کرد.(41) اقتدار حاج شیخ، سبب شد که در محافل تعزیه قم از رواج کارهاى ناروا جلوگیرى شود و مجلس‌گردانان و صاحبان مجالس، به احترام حاج شیخ، به گرد برگزاری تعزیه‌هاى ناروا نگردند و عزاداران را از چنین کارهایى بازدارند. ولى پس از حاج شیخ، دوباره برگزاری تعزیه‌هاى نامناسب و ناسازگار با باورهاى اسلامى و شیعى از سر گرفته شد.
همچنان‌که مرجع بزرگ جهان تشیع آیت الله العظمی بروجردی نیز کوشش بسیاری در جهت اصلاح مجالس عزاداری از این‌گونه انحرافات نمودند ولی متأسفانه با مخالفت شدید بعضی از گردانندگان دسته‌جات روبرو شدند به صورتی که بعضی از آنها می‌گفتند: ما دوازده ماه سال را در تمام امور به حضرت آیت الله مراجعه نموده و از ایشان تقلید می‌کنیم، ولی دهه‌ی‌ عاشورا از معظم له تقلید نخواهیم نمود بلکه از آن‌چه که خودمان تشخیص می‌دهیم، پیروی خواهیم کرد!
حاج سراج انصارى(42) در دیدار خود از قم، عاشوراى 1330ش، صحنه‌هاى قفل‌بستن و تیغ‌زنى و… را در این پایگاه مذهب و دانش، موجب سرافکندگى بزرگان دین و شماتت مخالفان شمرده و از مردم خواسته است که از این‌گونه کارها دست بردارند:
من در دهه‌ی عاشورا در قم ناظر جریانی بودم که هیچ‌گاه با حیثیت و معنویات قم متناسب نبود؛ زیرا کسانی که از خارج وارد این شهر مقدّس می‌شوند، انتظار دارند که از رفتار و کردار ساکنین آن و جریانات مذهبی آن و مخصوصاً از کیفیت عزاداری آن سرمشق بگیرند؛ ولی وقتی می‌بینند اهالی محترم قم موکب‌های عزا را بر خلاف اصول متعارف به راه انداخته‌اند، با نظر تحقیر به موقعیت قم نگاه نموده و سخت عصبانی می‌شوند و می‌گویند: درست است که پیشوایان دین مقدّس اسلام برای اقامه‌ی عزا اصول و مواردی تعیین نفرموده‌اند و فقط استحسان عزاداری و گریه‌کردن و گریاندن و نوحه‌سرایی نمودن را ضمن اطلاقات بیان فرموده‌اند ولی اجازه‌ نداده‌اند که هرکس هرچه دلش خواست به عنوان عزاداری مرتکب شود. اگر این طور باشد، باید به اساس دین و مذهب و تعلیمات قرآن برای همیشه فاتحه خواند، زیرا اسلام از طلوعش با فساد و کارهای زشت و ناروا مبارزه کرده است. چگونه ممکن است به پیروان خود ارتکاب اعمال ناشایسته را اجازه دهد؟ بنابر این روح اسلام از کارهای زشت و نادرست بی‌زار است.   
منابع همگی به نقل از کتاب «قمه‌زنی سنت یا بدعت» تألیف: مهدی مسائلی(نویسنده همین مقاله) می‌باشد. 
مطالب مرتبط:
*قمه زنی، عزاداری دشمن پسند
*متن کامل کتاب دست پنهان در نقدقمه زنی+عکس دست نوشته های علمای عظام شیعه
*پاسخ های فقهی به شبهات صانعی و دیگر طرفداران قمه زنی از لسان علمای بزرگ شیعه
*عکاس لهستانی:محرم فقط قمه‌زنی نیست
*مخالفت با نظر مراجع در یک شبکه شیعی + فیلم
*BBC مروج قمه‌زنی بین شیعیان است
*تداوم حمایت از قمه زنی در رسانه های دولت انگلیس
*میزگرد VOA برای تطهیر و ترویج قمه زنی در بین شیعیان
*کاهش شدید قمه زنی در خمینی شهر اصفهان
*توضیحات دوباره آیت‌الله وحید خراسانی درباره قمه زنی و عزاداری
*مخالفت جدی علمای بزرگ شیعه ازصدسال پیش با هرنوع بدعت و وهن وعمل مضربه نام عزاداری
*متنی مستند:سایقه جدی تحریم قمه زنی توسط علمای بزرگ شیعه
*متن فتاوای علمای جامعه مدرسین در سایت جامعه محترم مدرسین حوزه علمیه قم
منبع: وبلاگ عاشورا  به نقل از 
منبع : اختصاصی راسخون 

نوشته شده در  دوشنبه 91/1/14ساعت  3:20 عصر  توسط ابرقویی 
  نظرات دیگران()

آیت الله مطهری: در کتاب حوزه و روحانیت نیز به این مبحث پرداخته، می‏فرمایند:‏ "قمه زنی در شرایط فعلی هیچ دلیل عقلی و نقلی بر آن نداریم و یکی از مصادیق بارز تحریف محسوب می گردد و حداقل اینکه در زمان فعلی، باعث زیر سوال رفتن تشیع می گردد.‏ از برنامه‏هایی که هیچ ارتباطی با اهداف امام حسین(علیه السلام) ندارد، تیغ، قمه و قفل زدن است؛ قمه زدن هم همین طور است.‏ این کار، کار غلطی است.‏ یک عده قمه‏ها را بگیرند، به سرهای خودشان بزنند و خون ها را بریزند که که چه شود؟ کجای این حرکت، عزاداری است.‏"( .‏ حوزه و روحانیت، ج 2، ص 173.‏)41"


  شهید سید عبدالکریم هاشمی نژاد: در بخشی  نیز به تاثیرات سوء قمه زنی در تخریب چهره تشیع پرداخته، می گوید:‏"سوگواری برای حسین بن علی (علیهماالسلام) و یاد نمودن از فاجعه خونین نینوا، اگر به طرز صحیح انجام گیرد، علاوه بر ارزش های اسلامی و معنوی که دارد، اصولاً خود یک عمل منطقی و معقولی است که از عواطف انسانیت و حسّ حمایت از مظلوم سرچشمه می گیرد.‏ اما با کمال تأسف گاهی به نام عرض ارادت به پیشگاه مقدس حسین (علیه السلام) کارهایی انجام می شود که در برابر دنیای روز موجب شرمساری و سرافکندگی است.‏ کارهایی که نه با مقررات اسلامی سازش دارد و نه از نظر منطق، صحیح و قابل درک است.‏ برای نمونه باید موضوع "قمه زدن" را یاد کرد.‏ این عمل ناراحت کننده و چندش‏آور.‏.‏.‏ نه تنها با هیچ اصلی قابل تفسیر نیست، بلکه مخالفان و دشمنان اسلام در داخل و خارج، از آن به صورت یک حربه مؤثر و قاطع علیه آیین مقدس ما استفاده می کنند.‏"
 استاد حسن رحیم پور ازغدی:در سخنرانی پیش از خطبه های نماز جمعه تهران: ...در اسناد وزارت خارجه انگلیس بعدها منتشر شد و افشا شد که در ایران و عراق و هند دست کم اینها سرمایه گذاری کلانی کردند که چطور در محافل مذهبی و هیئت های مذهبی از جمله بین شیعیان نفوذ بکنند . و از جریان پاک و ارزشمند مدح اهل بیت سوءاستفاده بکنند و این جریان مبارک مؤثر در تاریخ شیعه و انقلاب را تبدیل کنند به عامل مخدر و تفرقه بین مسلمین . حتی در یکی از اسناد آنها امده که بین بعضی از هیئت های می آمدند اشعاری را برای مداحی در اختیار آنها قرار می دادند که کاملا بدعت بود . قمه توزیع می کردند بین عزاداران با بودجه خودشان . واینها همه دستهایی است که پشت پرده واقعا در این قضیه دخالت دارد و باید این دخالت ها را دید . البته ممکن است یک مداحی با اخلاص دروغ بگوید و یک عزادار با اخلاص هم قمه بزند . ما بحثی با اون هایی که این کارها را انجام می دهند نداریم . انها ممکن است ماجور هم باشند چون با صداقت هم انجام می دهند . اما توجه داشته باشیم که پشت این جریانات و پرده ها گاهی ممکن است دستهایی د رکار هست برای اینکه تفرقه و فتنه ایجادبکند و یک ادبیات افراطی . روشهای غالی گرانه . بدعت و هتاکی نسبت به مقدسات سایر مذاهب اسلامی را باب بکنند و مسلمین را از جبهه اصلی و نبرد اصلی منحرف بکنند ...

منبع:نقل از سی دی مجموعه سخنرانیهای استاد رحیم پور ازغدی تحت عنوان " انچه نگفتند " سی دی شماره 1 (عنوان سخنرانی : سیره حاکمان : چه باید کرد ؟ دقایق 6:00 تا 7:30 ) ا زموسسه فرهنگی طرحی برای فردا

مقام معظم رهبری: کمونیست های ضددین شوروی می گفتند: نماز نخوانند، اما قمه بزنند!
-------------------------------------------
کسی که با مسائل کشور شوروی سابق و این بخشی که شیعه‏نشین است - جمهوری آذربایجان - آشنا بود، می‏گفت: آن وقتی که کمونیستها بر منطقه آذربایجان شوروی سابق مسلط شدند، همه آثار اسلامی را از آن‏جا محو کردند؛ مثلاً مساجد را به انبار تبدیل کردند؛ سالنهای دینی و حسینیه‏ها را به چیزهای دیگری تبدیل کردند و هیچ نشانه‌ایی از اسلام و دین و تشیع باقی نگذاشتند؛ فقط یک چیز را اجازه دادند و آن «قمه زدن» بود! دستورالعمل رؤسای کمونیستی به زیردستان خودشان این بود که مسلمانان حق ندارند نماز بخوانند؛ نماز جماعت برگزار کنند؛ قرآن بخوانند؛ عزاداری کنند؛ هیچکار دینی نباید بکنند؛ اما اجازه دارند که قمه بزنند! چرا؟ چون خود قمه زدن، برای آنها یک وسیله تبلیغ بر ضد دین و بر ضد تشیع بود! بنابراین، گاهی دشمن از بعضی چیزها این‏گونه علیه دین استفاده می‌کند. هرجا خرافات به میان بیاید، دینِ خالص بدنام خواهد شد. (نقل شده در دیدار عمومی با مردم مشهد در اول فروردین 1376)


نوشته شده در  چهارشنبه 87/10/18ساعت  5:40 صبح  توسط ابرقویی 
  نظرات دیگران()

سخنان علامه مرحوم سلطان الواعظین شیرازی در کتاب« شب‌های پیشاور» پیرامون قمه‌زنی

بر طبق نظر عقلا و همچنین از لحاظ منطقی، در مورد عقاید هر قوم و ملتی باید از روی اسناد و کتب علمای آنها بحث نمود. اگر شما یک کتاب از کتب علما و فقها و مراجع تقلید شیعیان نشان دادید که به سیخ زدن و قفل و قمه و قداره زدن و حجله ی قاسم ساختن و . . . دستور داده باشند و ازائمه هدی و پیشوایان دین و مذهب در این موضوعات، خبری نقل نموده من تسلیم میشوم.

و حال آنکه در دستورات شرعی و رساله های مراجع تقلید برای حفظ تن و بدن موازینی معین گردیده [است]. کتب فقهی و رساله های علما و فقهای شیعه ی در دسترس عموم می‌باشد (از قبیل شرح لمعه و شرایع و رساله‌های علمیه مانند جامع عباسی و مجمع‌الرسائل و عروة الوثقی مرحوم آیت الله یزدی و وسیلة‌النجات مرحوم آیت الله اصفهانی و ترجمه‌های آنها قدس الله اسرارهم)را مطالعه کنید و ببینید در مذهب شیعه برای حفظ تن و بدن چه احکامی مقرر آمده و صریحا می‌رسانند که واجب‌تر از هر واجبی، حفظ تن و بدن آدمی است و هر عملی که موجب ضرر تن و بدن گردد، حرام می‌شود.

حتی در اعمال واجبه مانند وضو وغسل و روزه و حج و غیرآنها که ابواب مفصلی در فقه جعفری دارد گاهی ساقط می‌گردد.مثلا در وضو و اغسال واجبه و مستحبه که مقدمه طهارت است اگر مسلمان بداند در عمل کردن آنها ضرر به عضوی از اعضاء بدن می‌رساند و لو احتمال درد استخوان و غیره بدهد که باعث خوف شود با شرایط وارده ساقط می‌گردد.یکی از موارد جواز تیمم، خوف ضرر استعمال آب است، به سبب مرض یا درد چشم یا ورم اعضاء یا جراحت و امثال آنها که بترسد از استعمال آب، یا متألم شود.
فقه جعفری اجازه نمی‌دهد عمدا بدون جهت شرعی، حتی سوزنی به تن و بدن فرو کنند یا ناخن را عمدا طوری بگیرند که خون ظاهر شود. حتی اجازه نمی‌دهد در مصائب وارده مو بکنند یا صورت بخراشند ویا خود را طوری بزنند که بدن را کبود نمایند و اگر هر یک از این اعمال را بنماید، گناه کرده و باید استغفار نموده و کفاره بدهند... حال بیایند و عکس بیاندازند که مرد عامی (خرافی و بر خلاف دستور شرع و مذهب حقه جعفری) تمام بدنش را سیخ و میخ و قمه و قداره و کارد و قفل زده و یا مردانی لباس زنان پوشیده در حجله وغیره شبیه درآورده  و بگوید که اینها دستور مذهب شیعه است. اعمال مردمان عامی، خرافی و جاهل را به حساب مذهب جعفری آوردن و از دلائل بطلان مذهب قرار دادن، که مردمان بی خبر گمان کنند واقعا امامان شیعه امر به چنین اعمال زشتی نموده اند، جنایت بزرگ است.بسیاری از اعمال زشت و خرافی در مردمان عامی بر طبق قوانین قومی جاری است که مبنای اساسی ندارد، نمی‌توان آن اعمال را دلیل بر خرابی و فساد اصل مذهب قرار داد. منبع: شب‌های پیشاور، ص58-59


نوشته شده در  چهارشنبه 87/10/18ساعت  5:39 صبح  توسط ابرقویی 
  نظرات دیگران()

استدلال هایی بر حرمت قمه زنی از منظر فقه شیعه

 

دلیل ورود خرافات و بدعت ها در عزاداری

سررشته مجالس عزاداری امام حسین‏علیه السلام به دست توده‏های مردم است و آنها میداندار و صحنه‏گردان عاشورایند. مردم برای عزاداری، شکل‏های گوناگونی آفریده‏اند؛ از جمله: بر سینه زدن، سینه‏زنی،[1]  زنجیرزنی، قفل‏زنی، تیغ‏زنی و قمه‏زنی.  هیچ یک از این شکل‏های عزاداری را عالمان اسلامی به مردم القا نکردند، بلکه مردم جلو افتادند و شکلی خاص به عزاداری دادند. النهایه اینکه فقها، برخی از صورت‏های عزاداری را جایز یا حرام دانستند. باری، جلودار مجالس عزاداری و شکل‏دهنده آن، توده‏های مردم بوده‏اند. نه در خلوص این عوام تردیدی است و نه در اخلاص آن روضه‏خوانان. اما هنگامی که چیزی به دست این عوام و آن عوام‏زدگان افتد، از خلوص و خالص بودن می‏افتد و دستمالی می‏گردد و با هر دستی، چیزی بدان افزوده یا از آن کاسته می‏شود. تاریخ نشان داده است که طلای دین، در دست مردم، به مس تبدیل می‏گردد و یا مس در آن داخل می‏شود.

ورود خرافات و تحریفات و بدعت‏ها به عاشورا و عزاداری، از جمله بدین علت است که مردم، میداندار عزاداری گردیده و نقش‏آفرین شده‏اند. در حسن نیت و صداقت عوام هیچ تردیدی نیست و هر که در این تردید کند، باید در صداقت خود تردید کند. اما اینک سخن در حسن نیت عوام نیست، بلکه در ناآگاهی آنان است و هیچ گاه حسن نیت جای آگاهی را نمی‏گیرد و این دو، جانشین ناپذیرند. آنکه عوام را آگاه می‏داند، یا خود عوام‏زده است و یا عوام‏فریب.

عوام هر چه را عجیب‏تر و غریب‏تر و گزافه‏تر و خرافه‏تر باشد، بیشتر دین می‏دانند. ترازوی عقل مردم همواره در کار است و هر چیز دنیوی را با عقل توزین می‏کنند، الا دین را. به دین که می‏رسند، این ترازو را عاطل می‏نهند و بر باطل می‏روند. مردم می‏پندارند که سخن گفتن از عقل در عرصه دین، توهین به دین است و به اینجا که می‏رسند، عقل را تعطیل می‏کنند. عوام، نخستین مشتری خرافاتند و بلکه نخستین سفارش‏دهنده تولید خرافات. دورانت‏ها درست می‏گویند: توده‏های مردم خواهان دینی هستند که از حیث معجزه و اسرار و اساطیر غنی باشد.[2].

هیچ گاه چگونگی احکام دین به دست مردم نیفتاد و آنها معین نکردند که چگونه نماز بخوانیم و روزه بگیریم و حج بگزاریم. اما از آنجا که شکل معین و دقیقی برای عزاداری ترسیم نشد، میدان برای سلیقه‏های مردم باز شد و آنها صورت‏هایی به عزاداری دادند که گاه آمیخته به خرافه و بدعت است.

عزاداری، در همه جای دنیا و در میان همه اقوام، زانوی غم در بغل گرفتن است و سیاه پوشیدن و گریستن و بی‏تابی کردن و احیاناً بر سر و سینه زدن. عرف دنیا گواهی می‏دهد که عزاداری بدین گونه است؛ حتی عرف مسلمانان. هیچ گاه کسی در مرگ عزیزترینش، چاقو برنمی‏دارد و بر سر نمی‏زند. و یا قفل بر گوشت بدنش فرو نمی‏کند و خود را در آتش نمی‏اندازد. آری، ممکن است چندان بی‏تابی کند که پنجه بر بدن و صورت بکشد و خویش را بخراشد.

قمه بر سر زدن، تیغ بر پشت زدن، سوراخ کردن گوشت و قفل و وزنه آویزان کردن، در آتش رفتن، و مانند اینها، هر چند موجب اضرار به نفس نباشد و وهن دین تلقی نشود، اساساً عزاداری نیست. اگر در این مسائل، به تعبیر فقها، عرفْ معیار است، هیچ گاه عرفْ اینها را نشانه عزاداری نمی‏داند. شاهد اینکه هیچ کس در سوگ عزیزانش چنین نمی‏کند.

معمولاً با دو معیار به جواز یا عدم جواز این اعمال پرداخته می‏شود: اول اینکه آیا موجب اضرار به نفس است یا نه، و دوم اینکه آیا موجب وهن دین است یا نه. اما با معیار سومی نیز می‏توان به سنجش این اعمال پرداخت و آن، اینکه آیا اعمال مزبور، عزاداری قلمداد می‏شود یا نه.

قمه‏زنی و اعمالی مانند آن، حتی اگر موجب اضرار به نفس و وهن دین نباشد، اساساً مصداق عزاداری نیست و عرف، آن را عزاداری نمی‏داند و در عزای هیچ عزیزی چنین نمی‏کند. پس اگر این اعمال هیچ اشکال شرعی‏ای نداشته باشد، این اشکال بر آن وارد است که مصداق عزاداری نیست. اولاً باید ثابت شود که قمه‏زنی گونه‏ای از عزاداری است، و آنگاه از جواز یا عدم جواز آن سخن گفت.

بهترین دلیل بر اینکه عرف، قمه‏زنی را عزاداری نمی‏داند، این است که کسی در عزای عزیزش چنین نمی‏کند. ممکن است گفته شود که امام حسین‏علیه السلام از هر عزیزی، عزیزتر است و عزایش، سنگین‏تر. می‏گویم آری. و اضافه می‏کنم که «چه نسبت خاک را با عالَم پاک؟» تصدیق می‏کنم که مرگ هیچ عزیزی را با مرگ خونبار آن حضرت قیاس نتوان کرد. اگر در سوگ آن حضرت، نه قمه بر سر، که دنیا را هم بر سر بکوبیم، کم است. اما باید نگریست که این کار، عزاداری است یا نه.

باید از فقهایی که به جواز یا استحباب قمه‏زنی فتوا داده‏اند، پرسیده شود که در کجا، قمه بر سر زدن و فرق را شکافتن، عزاداری خوانده می‏شود. کدام عرف می‏گوید قمه‏زنی، عزاداری است. البته اگر لومپن‏ها را عرف بدانیم، قمه‏زنی عین عزاداری است. اما در این صورت، آنچه باقی می‏ماند، عاشورای لومپنیستی و پوپولیستی است و فرو کشیدن عاشورا از پشت خورشید به زیر خاک.

پرسش دیگر از این فقیهان این است که اگر قمه‏زنی جایز یا مستحب است، این گوی و این میدان؛ بستانید و بزنید. چرا از این کار تن می‏زنید؟ شما این کار را خلاف شرع نمی‏دانید، ولی خلاف شأن می‏دانید و چنین نمی‏کنید. پس چگونه می‏شود که این کار، خلاف شأن شماست، اما خلاف شأن امام حسین و عاشورا نیست.

گذشته از اینکه قمه‏زنی اساساً عزاداری نیست، خود قمه نیز سلاح جرم است و در یک - دو سده اخیر غالباً از آن برای تجاوز و شرارت استفاده می‏شد. در شهرهای بزرگ، لات‏ها و لوطی‏ها، برای زورگیری و باجگیری از قمه استفاده می‏کردند. این سلاح، که در آغاز، مانند شمشیر، از آلات مشترک بود، بتدریج به وسیله‏ای برای درازدستی و زورگیری تبدیل شد و سلاح آشوبگران گردید.

عبداللَّه مستوفی می‏نویسد: «در دوره‏های گذشته یکی از نشانه‏های بارز شجاعت و شهامتِ لوطی‏هایِ محله‏های تهران، تظاهر در بدمستی و قمه‏کشی و قرق کردن چهارراه‏های سر محل بود».[3]  در لغتنامه دهخدا نیز در ذیل واژه «قمه» آمده است: «قمه قداره کشیدن، کنایه از شرارت کردن».[4]  بدین علت، در قوانین ایران حمل قمه، جرم است.

فقهای ما درباره آلات لهو و آلات مشترک در عزاداری موشکافی می‏کنند و برخی در استفاده از طبل و سنج، لَیْتَ و لَعَلَّ می‏نمایند. این‏گونه ریزبینی‏ها باید باشد، اما نه اینکه وسیله درشتی چون قمه، که آلت شرارت بوده است، نادیده گرفته شود. اگر استفاده از آلات لهو حرام است، استفاده از آلت شرارت، حرام اندر حرام است.عجیب اینکه هنگامی که بلندگو به مساجد راه یافت، عده‏ای از اهل منبر، سخن گفتن در پشت آن را شبهه‏ناک می‏دانستند و آن را «بوق شیطان» و «مزمار» می‏نامیدند. اما همین اهل احتیاط، به قمه‏زنی که رسیدند، احتیاط را از دست دادند.

سال‏ها پیش از این، عده‏ای برای عزاداری، تیغ به زنجیر وصل می‏کردند و بر پشت خویش می‏زدند و خون جاری می‏کردند. همچنین عده‏ای، قفل به گوشت‏های بدن خویش می‏زدند. شیعیان هند و پاکستان نیز آتش می‏افروختند و از آن عبور می‏کردند. بتدریج این اعمال منسوخ شد، ولی قمه‏زنی برجا ماند و هنوز برخی فقها آن را جایز، بلکه مستحب، می‏دانند. حال آنکه اگر قمه‏زنی جایز باشد، قفل‏زنی و تیغ‏زنی و هر عمل دیگری مانند اینها، جایز خواهد بود. زیرا همه این اعمال از یک سنخ است و فتوا به جواز هر یک، فتوا به جواز امثال آنهاست. مگر چه فرقی است میان قمه‏زنی و تیغ‏زنی؟ یا چه فرقی است میان سر را شکافتن و قفل در گوشت فرو بردن؟

بر این اعمال، هر نامی که نهاده شود، نام عزاداری نمی‏توان گذاشت و آنها را مصداق عزاداری نمی‏توان دانست. نامی که بر این اعمال می‏توان نهاد، «نمایش مذهبی» است. البته نمایش، نه به مفهوم هنری آن، و مذهبی، نه به معنی آنچه در مذهب آمده است. نمایش مذهبی یعنی اعمالی که برای دیدن دیگران به نام مذهب انجام می‏شود. این نمایش مذهبی اگر هم به هدف عزاداری باشد، مصداق آن نیست. مانند اینکه کسی به هدف عزاداری و برای اینکه عزادار بودنش را ثابت کند، سکوت پیشه سازد. این سکوت، هرچند به هدف عزاداری باشد، مصداق عزاداری شمرده نمی‏شود.

اما چه شد که این آلت بدنام و وحشتناک (قمه)، به عزاداری راه یافت؟

 مختصر اینکه فاضل دربندی، که عزاداری را هدف می‏دانست و برای آن هر وسیله‏ای را جایز، متوسل به قمه شد و قمه‏زنی را تأسیس کرد. وی معتقد بود که هدف از خلقت، اقامه عزا برای امام حسین است: «إِنَّ الدُّنیا وَ ما خُلِقَ لِأَجْلِ إِقامَةِ عَزاءِ الْحُسَیْنِ فِیها».[5]  و برای گرمی عزاداری، چه بسیار دروغ گفت و نوشت و چه بسیار کارهای غیر مشروعی را مشروع نمایاند و ترویج کرد. مقداری زیاد از دروغ‏هایش در کتاب اسرار الشهادة آمده است. کار دیگرش این بود که می‏خواست القا کند امامزاده قاسم، که مقبره‏اش در بالای میدان تجریش تهران است، مدفن سر قاسم بن حسن، شهید روز عاشوراست. وی، به پندار خودش، دستاویزی یافته بود تا بازار عزاداری را گرم‏تر کند. فرهاد میرزا معتمد الدوله، شاهزاده فرهیخته قاجاری، که خود کتابی گرانسنگ درباره امام حسین دارد، زیر بار این ادعا نرفت و از او سند خواست. وی قرآنی از زیر بغل بیرون آورد و گفت: «به این قرآن قسم که این قبر، مدفن سر قاسم بن حسن، شهید وقعه طف است».[6]  و سرانجام، کار دیگر فاضل دربندی، تأسیس یا ترویج قمه‏زنی است. مستوفی درباره او می‏نویسد: تیغ زدن روز عاشورا از کارهایی است که این آخوند در عزاداری وارد یا لامحاله آن را عمومی کرده و فعل حرام را موجب ثواب پنداشته است.[7] .

مهدی بامداد نیز درباره او می‏نویسد: او است که تیغ زدن را بر سر، که خلاف اصول اسلامی است و اسلام مافوق این حرف‏ها است، در ایام عاشورا جایز دانست و خود نیز عمل می‏کرده است. و از این تاریخ است که مردم عوام... به تبعیت وی در ایام عاشورا به این عمل دست زده‏اند.[8] .

کار دیگری که در سال‏های گذشته در میان برخی عزاداران مشاهده می‏شود، قلاده بر گردن انداختن است و خود را کلب حسین و دیوانه حسین خواندن و سینه‏خیز به زیارت مرقد امامان رفتن و سجده بر آستان آنان کردن. به این عزاداران باید گفت که امام حسین‏علیه السلام هرگز سگ نمی‏خواهد، انسان می‏خواهد؛ دیوانه نمی‏خواهد، عاقل می‏خواهد؛ سجده‏گر بر خویش نمی‏خواهد؛ بنده خدا می‏خواهد. چنین نام‏ها و کارهایی مصداق «سبقت از دین» است و از ترس تقصیر و قصور در دین، به غلو و افراط درافتادن و از آن طرف بام افتادن. دین برای خود حدود و ثغوری دارد و عبور از حدود آن، هرچند به قصد دینداری بیشتر، مانند داخل نشدن در حدود دین است.

با گستردگی عزاداری در سده‏های اخیر و ابزارها و امکاناتی که در عصر حاضر به وجود آمده، لازم است فقهای شیعه به «فقه عزاداری» بپردازند و بایدها و نبایدهای آن را تبیین کنند. اینک حتی یک کتاب درباره فقه عزاداری وجود ندارد، حال آنکه مردم در هر سال، دو ماه به عزاداری می‏پردازند و احکام آن را نمی‏دانند.سال‏ها پیش، هنگامی که آیت‏اللَّه بروجردی به صحنه‏هایی از عزاداری در ماه محرم اعتراض کرد، عده‏ای بدو گفتند که ما همه سال را از شما تقلید می‏کنیم الا همین چند روز در ماه محرم را. دیگران هم که با بدعت‏ها و خرافات مبارزه می‏کنند، متهم می‏شوند که مخالفت با دستگاه امام حسین و شعائر حسینی می‏کنند. این چنین است که عده‏ای عوام زده و عوام فریب، با این سخنان، دهان آگاهان را می‏بندند و از آنان می‏خواهند که دیده‏ها را نادیده بگیرند. چاره چیست؟

یک راه این است که حوزه‏های علمیه به فقه عزاداری بپردازند و همه احکام آن را استخراج کنند و در قالب رساله‏های علمیه و عملیه به مردم ابلاغ نمایند. این کار باید چنان جدی گرفته شود که مخالفت عوام با آن غیرممکن شود و کسی نتواند بگوید ما در این مسئله تقلید نمی‏کنیم. اما این کار ممکن نمی‏شود مگر اینکه روحانیت اصلاح‏طلب گامی فراپیش نهد و ترس و تقیه را کنار بگذارد و خود را قربانی «پاکسازی عزاداری» کند. همان کاری که علّامه سید محسن امین عاملی با کتاب التنزیه فی اعمال الشبیه کرد.

منبع: آسیب‏شناسی دینی؛ محمّد اسفندیاری، چاپ اوّل: قم، انتشارات صحیفه خرد، 1384

------------------------------------------------------------

پی نوشت‌ها:

1.گاهی رسم بر سینه زدن چنان با حرکات متعدد و موزونی صورت می‌گیرد که از حالت طبیعی خارج می‌شود. ما این را سینه‌زنی می‌نامیم و از سینه زدن تفکیک می‌کنیم.

2. ویل و آریل دورانت، درسهای تاریخ، ترجمه احمد بطحایی،(چاپ پنجم: تهران سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی،1368)، ص207

3. عبدالله مستوفی، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه(چاپ پنجم: تهران انتشارات زوار،1384)ج3،ص324

4. علی اکبر دهخدا، لغت نامه،ج11،ص17757

5. اسرار الشهاده، ص5. نیز بنگرید به ص115.

6. شرح زندگانی من، ج1، ص276

7.همان

8. مهدی بامداد،شرح حال رجال ایران درقرن12و13و14هجری(چاپ دوم:تهران،انتشارات زوار،1357)، ج4، ص138 

 

منبع:http://ghamezani.blogfa.com/post-21.aspx


نوشته شده در  چهارشنبه 87/10/18ساعت  5:38 صبح  توسط ابرقویی 
  نظرات دیگران()

اصول مداحی و ستایشگری اهل البیت علیهم السلام از نظر رهبرمعظم

بسم‏اللَّه‏الرّحمن‏الرّحیم‏

اولاً صمیمانه، عمیقاً به همه‏ى برادران و خواهران حاضر در این محفل گرم و صمیمى و سرشار از عشق و محبت، به مناسبت میلاد صدیقه‏ى طاهره حضرت فاطمه‏ى زهرا (سلام اللَّه علیها) و همچنین ولادت فرزند پرافتخار و سربلندش، امام عزیزمان (رضوان اللَّه تعالى علیه)تبریک عرض میکنم و از برادران عزیزى که با هنرنمائى و برنامه‏هاى خودشان ما را از کوثر محبت اهل‏بیت (علیهم‏السّلام) سیراب کردند - چه خواننده‏هاى عزیز، چه شعرائى که این شعرها را سروده بودند - تشکر میکنم.

حقاً عرصه‏ى محبت اهل‏بیت عرصه‏ى شایسته‏اى براى هنرنمائى است و در میان این مجموعه‏ى نور، محبت فاطمه‏ى زهرا (سلام اللَّه علیها). جاى ابراز هنر، ابراز ذوق و ظرافت طبع حقاً و انصافاً همین‏جاست. فاطمه‏ى زهرا (سلام اللَّه علیها) کلمةاللَّهِ پرمضمون و مانند یک دریاى ژرف و عمیق است. هر چه فکر انسان، ذوق انسان، طبع ظریف صاحبان طبع در این زمینه کنکاش بیشترى کند، تدبر و تأمل بیشترى کند، گوهرهاى بیشترى به دست خواهد آورد. البته توصیه‏ى همیشگى ما این است که ژرف‏پیمائى در این اقیانوس نور و معنویت به کمک احادیث اهل‏بیت باشد. همانطورى که در یکى از اشعارى که آقایان خواندند، این مضمون بود، که معرفت این خاندان هم در اختیار خود این خاندان است؛ از آنها فرا بگیریم. آنها را معرف خودشان قرار بدهیم. تأمل کنیم، دقت کنیم تا به صورت عمیق و ژرفى این کلمات و این معانى را بفهمیم. شعراى عزیز ما، مداحان و ستایشگران اهل‏بیت (علیهم‏السّلام) که این افتخار را دارند که به کلمات و به روایات اهل بیت مراجعه کنند، تأمل کنند، تدبر کنند، از اهل بصیرت و معرفت براى ژرف‏یابى کمک بگیرند، آن وقت ذوق، طبع لطیف، دقت نظر و کنکاش، صوت خوب و حنجره‏ى توانا را در خدمت اینها قرار دهند. این یکى از بهترین و شریفترین کارهاست.

در باره‏ى مداحى اهل‏بیت و ستایشگرى این انوار مقدسه و طیبه، بنده در طول این سالیان متمادى که این جلسه‏ى شریف و عزیز و مغتنم در اینجا تشکیل میشود، صحبتهاى زیادى کرده‏ام که تکرار آن صحبتهارا لازم نمیدانم، لیکن همین قدر عرض کنم که هر چه ما جلو میرویم، نقش ارتباطگیرى با هنر بیشتر آشکار میشود؛ ارتباط گرفتن با ذهن و دل مخاطبان خود، مردم خود، با کمک ابزار بسیار کارآمد هنر. امروز آن کسانى که پیامى براى مردم دارند؛ چه پیام رحمانى، چه پیام شیطانى - فرق نمیکند - بهترین وسیله‏اى که در اختیار میگیرند، وسیله‏ى هنر است. لذا شما مى‏بینید به کمک هنر، امروز در دنیا باطل‏ترین حرفها را در ذهن یک مجموعه‏ى عظیمى از مردم به صورت حق جلوه میدهند که بدون هنر امکان نداشت، اما با هنر و به کمک ابزار هنر این کار را میکنند. همین سینما، هنر است؛ همین تلویزیون، هنر است؛ انواع و اقسام شیوه‏هاى هنرى را به کار میگیرند براى اینکه بتوانند یک پیام باطل را به شکل حق به ذهنها منتقل کنند. بنابراین هنر اینقدر اهمیت پیدا کرده است. منتها ما مسلمانها و بخصوص ما شیعیان، امتیازى داریم که دیگر ملیتها و ادیان این امتیاز را به قدر ما ندارند و آن عبارت است از اجتماعات دینى که به شکل روبه‏رو، چهره به چهره، نفس به نفس تشکیل میشود که این را در جاهاى دیگر دنیا و در ادیان دیگر کمتر میشود پیدا کرد. هست؛ نه به این قوّت، نه به این وسعت، نه به این تأثیرگذارى و محتواهاى راقى. فرض بفرمائید براى کسانى که با زبان قرآن آشنا هستند، آیات کریمه‏ى قرآن با صوت خوشى روبه‏رو تلاوت شود. این تأثیرش تأثیر بسیار بالائى است. ماجراى مدح‏خوانى و ستایشگرى مداحان ما از این باب است؛ استخدام هنر براى انتقال مفاهیم والا و باارزش که تا اعماق جان مخاطب نفوذ کند. این یک وسیله است، این یک ابزار بسیار باارزش است. ابزار است، اما آنقدر این ابزار وزن پیدا میکند که گاهى به قدر خودِ محتوا اهمیت پیدا میکند؛ چون اگر نباشد، محتوا قابل انتقال به دلها نیست. مداحىِ شما از این قبیل است. هر چه هنرمندانه‏تر باشد، از ابزار هنر، از صوت خوش، حنجره‏ى خوب برخوردار باشد، بهتر است و هر چه محتوا - آنچه که میخوانیم - آموزنده‏تر باشد، براى مخاطب قابل فهم‏تر باشد، درس آموزتر باشد، از جهت مدیریت فکرىِ مخاطبتان تازه‏تر و با طراوت‏تر باشد، ارزشش بیشتر است. البته با توجه به همان مطلبى که اول عرض کردیم، یعنى در چهارچوب تعالیم و معارف اهل‏بیت. لذا بازى کردن با مسئله‏ى مداحى سزاوار نیست. مداحى را به صورت یک کار صرفاً سطحى، شکلى، ظاهرى در آوردن، آن را عبارةٌاخراى تقلید از یک کار مبتذل غربى قرار دادن، هیچ جائز نیست. این را توجه بکنند، بخصوص جوانها که توى این صراط وارد میشوند. هیچ اشکالى ندارد که از شعرى با زبان مردم استفاه شود، لیکن با مضمون درست، با مضمون صحیح. اگر چنانچه مداح و خواننده ما و ستایش‏گر اهل بیت (علیهم‏السّلام) از کسانى که خودشان غرق در حیرت و بدبختى‏اند - وادى هنرى غرب، بخصوص هنر موسیقى‏شان که به ابتذال کشانده شده - و در وادى حیرت و سردرگمى شیطانى و نه حیرت رحمانى هستند، این کار شریف و پاکیزه و مقدس را الگوگیرى کرد، این کار ناسزاوار است؛ کار ناشایستى است.

و نکته‏ى دیگرى که این را هم ما دائماً تذکر داده‏ایم، باز هم عرض میکنیم، این است که محتواها را محتوائى قرار بدهید که مخاطب شما استفاده کند؛ یا یک منقبت قابل فهمى، یا یک فضیلت برانگیزاننده‏اى از اهل‏بیت (علیهم‏السّلام) باشد که اعتقاد و ایمان انسان را محکم کند. شما ببینید مداحان اهل‏بیت (علیهم‏السّلام) در دوران حیات معصومین (علیهم‏السّلام) بر روى چه چیزهائى تکیه میکردند. شعر دعبل، شعر کمیت، شعر فرزدق - این شعرهائى که ائمه (علیهم‏السّلام) اینها را تشویق کردند - بر روى چه چیزهائى تکیه میکردند. شما نگاه کنید ببینید محتواى این اشعار یا عبارت است از اثبات حقانیت اهل‏بیت با دلیل، با استدلال - استدلالى که در کسوت زیبا و لطیف شعر خودش را نشان میدهد. شعر دعبل را نگاه کنید - یا بیان فضائل اهل‏بیت (علیهم‏السّلام)؛ همینى که امروز در شعر این خوانندگان عزیز ما هم چند بار تکرار شد. اشاره‏ى به ماجراى هل اتى، اشاره‏ى به ماجراى مباهله، اشاره‏ى به تعبیرات پیامبر مکرم نسبت به فاطمه‏ى زهرا (سلام اللَّه علیها)، یا بیان درسهائى که از زندگى آن بزرگواران میشود گرفت که نمونه‏ى شیرینِ کاملِ نزدیک به زمانِ خودمان، شعرهائى است که در دوره‏ى انقلاب - دوره‏ى اوج نهضت در سال 56 و 57 - در محرم، دسته‏جات سینه‏زنى، به ابتکار خودِ مداحان، خودِ مرثیه‏سرایان، خود را نشان داد. دسته‏ى سینه‏زنى توى بازار، توى خیابان سینه میزد، نوحه میخواند، لیکن هر کسى مى‏شنید، میفهمید که امروز باید چه کار کند؛ امروز باید در کدام جهت حرکت کند.

وقتى شما این هنر را - هنر صوت و لحن و آهنگ و شعر را که کار شما مجموعه‏اى از چندین هنر است - در خدمت این معانى قرار دهید که یا اثبات حقانیت اهل‏بیت را میکند، یا فضائل و مناقب اهل‏بیت را میگوید که دل شنونده را روشن میکند، یا معارف اهل‏بیت را تفهیم میکند و راه زندگى را براى مخاطب شما روشن میکند، آن‏وقت این بالاترین ارزش را پیدا میکند؛ آن وقت یک برنامه‏ى مداحى شما به قدر چند ساعت سخنرانى و درس استدلالى ارزش پیدا میکند.

مسئله فقط تحریک احساسات نیست؛ هدایت ذهنهاست. البته امروز خوشبختانه من مى‏بینم که هم در این جلسه، هم در جلسات عزادارى و مناسبتهائى که مداحان عزیز مى‏آیند میخوانند، الحمد للَّه توجهات خوبى در این سالها پیدا شده، لیکن ظرفیت، خیلى ظرفیت عظیمى است. شما جوانهائى که اهل خواندن و سرودن و بیان کردن و برنامه اجرا کردن هستید، به نیاز امروز جامعه‏ى اسلامى نگاه کنید، ببینید چقدر ملت ما، جوانها و جامعه‏ى ما در کشاکش طوفانهاى گوناگونِ تهاجم سیاسى و فرهنگى و انواع و اقسام تلقینات و تبلیغات، به نگاه نو، به روحیه‏ى سرشار از امید، به دل لبالب از اطمینانِ به آینده، فهمیدن راه روشن احتیاج دارد. این را همه باید انجام دهند؛ هر کسى به یک نحوى. و شما میتوانید سهم وافرى در این زمینه داشته باشید. به هر حال، مجموعه‏هاى اساتید و پیشکسوتهاى مداحى میتوانند کارهاى خوبى انجام دهند، امیدواریم ان‏شاءاللَّه انجام دهند.

یک نقطه‏ى اساسى هم این است که ما وضعیت کنونى انقلاب را همواره هم در یاد خودمان داشته باشیم، هم در حوزه‏ى شعاع گفتارى خودمان، تأثیر نفس خودمان را به یاد دیگران بیاوریم. عزیزان من! انقلاب یک حادثه در تاریخ ایران فقط نبود؛ این یک حادثه در تاریخ جهان و در تاریخ بشریت بود. بر روى این نکته من تکیه و تأکید میکنم - این شعار نیست، این تدقیق در یک حقیقت است - که این یک حادثه در تاریخ بشریت است. هر چه زمان بیشتر بگذرد، بیشتر این حقیقت روشن خواهد شد. اینجور نبود که حالا در کشورى نظامهاى طاغوتى و فاسد بودند، بعد به یک نظام اسلامى تبدیل شد. البته این بود؛ اما فقط این نبود. از لحاظ اعتقادى و معنوى، قرنهاست که دنیا را بعمد به سمت نگاه مادى و فهم مادىِ زندگى و عالم پیش میبردند، الان هم دارند پیش میبرند. این انقلاب در مقابل این موج عظیمى که با همه‏ى قدرت مادى آن را دائم تشدید میکردند، آمد ایستاد و ضربه زد. انقلاب با مطرح کردن عَلمِ معنویت، با آن حرکتى که ترک‏تازانه به پیش میبردند، به آن حرکت لطمه وارد آورد و او را کند کرد. امروز شما مى‏بینید در همان کشورهائى که مهد گرایش مادیگرى بود، گرایشهاى معنوى به شکلهاى مختلفى بروز کرده؛ یعنى طلب معنویت، عشق به معنویت، شوق و گرایش به معنویت در آنجا در بین جوانهایشان به وجود آمده - البته این معنویت را وقتى نمیتوانند درست اداره کنند، مدیریت کنند، گرایشهاى انحرافى به وجود مى‏آید؛ عرفانهاى قلابى، معنویتهاى دروغین. و شیادانى هم هستند که نقش مى‏آفرینند - که اگر توى این شرائط اسلام و مکتب اهل‏بیت (علیهم‏السّلام) بتواند خود را به قلب امپراتورى مادى غرب برساند، آنجا طالب دارد، مستمع دارد، علاقه‏مند دارد. و این امروز در دنیا محسوس و مسلم است. اینى که مى‏بینید علیه اسلام این همه حمله میکنند، به نام مبارک پیغمبر اعظم (صلّى اللَّه علیه و اله و سلّم) به مصداق قول مولوى:

مه فشاند نور و سگ عوعو کند

هر کسى بر طینت خود میتند

بر طینت خودشان مى‏تنند نسبت به نام مبارک آن بزرگوار. این، حادثه‏ى جدیدى را به وجود آورده که نفوذ این نام در دنیا بیشتر شده؛ حضورش قویتر شده؛ جاذبه‏اش براى دل جوانها مضاعف شده و همین، گردانندگان استکبار را دستپاچه کرده که عوامل و مزدورانشان را وادار میکند که هر روز به یک نحوى عکس‏العمل نشان میدهند که این نشان‏دهنده‏ى هزیمت آنهاست. این از جنبه‏ى معنوى.

از جنبه‏ى سیاسى این است که از دورانى که مسئله‏ى استعمار در دنیا شروع شد - یعنى از قرن نوزدهم - که آرام آرام از حدود دویست سال قبل تقریباً مسئله‏ى استعمار یعنى دست‏اندازى به کشورهاى دیگر از سوى قدرتهائى که میتوانستند دست‏اندازى کنند، شروع شد، نظام سلطه سر کار آمد؛ یعنى دنیا تقسیم شود به دو بخش؛ یک بخشِ گردن‏کلفت و زورگو و سلطه‏گر، یک بخشِ ضعیف و توسرى خور و سلطه‏پذیر. انقلاب اسلامى شما در مقابل این حرکتى که به حرکت طبیعى دنیاى سیاست تبدیل شده بود، ایستاد. اینى که شما مى‏بینید امروز در خیلى از کشورها صداى مرگ بر آمریکا بلند میشود، این چیز جدیدى است؛ این مخلوق حرکت ملت ایران است. چنین چیزى وجود نداشت. اینى که شما مى‏بینید امروز در همه‏ى دنیا، چه در کشورهاى اسلامى، چه حتّى در کشورهاى اروپائى، سیاست آمریکائى منفورترینِ سیاستها و سران کشور آمریکا منفورترینِ سیاستمداران دنیا هستند، این ناشى از این حرکت عظیم ملت ایران است. اینجا بود که اول، شاخِ ابرقدرتىِ ابرقدرتها را شکست، نظام سلطه را به چالش طلبید. چرا؟ چرا قدرتهاى بزرگ مثل آمریکا و دیگران با کشورهائى که همیشه سلطه‏پذیر بودند، باید از موضع قدرت حرف بزنند؟ توى ایرانِ خود ما سران ذلیلِ روسیاهِ رژیم طاغوت، براى تصمیم‏گیریهاى مهمشان اقدام نمیکردند، مگر اینکه قبلاً با سفیر آمریکا و سفیر انگلیس در ایران مشورت کنند. چرا؟ چرا یک ملت با توانائیهاى خود، با ذخائر فرهنگى و مادى و معنوى خود، بایستى تابع و تسلیم یک قدرت بیگانه شود؟ چرا؟ این «چرا» را اول، انقلاب اسلامى گفت.

حالا این، دو نمونه از تأثیرى که انقلاب شما ملت ایران از جنبه‏ى معنوى و از جنبه‏ى سیاسى در حرکت عمومى جهان و نه فقط در تاریخ ایران، باقى گذاشته. این دو نمونه، نمونه‏هاى دیگرى هم دارد که حالا وقت تفصیلش نیست.

این اقدام بزرگ انجام گرفت، دشمنى‏ها هم با او شروع شد؛ مقاومت متقابل هم شروع شد. رهبرىِ شگفت‏آور امام بزرگوار در سخت‏ترین دورانها توانست این حرکت را با کمال قدرت حفظ کند و پیش ببرد و پیش ببرد. ملت ایران، جوانان این کشور، حقیقتاً سخن امام بزرگوارشان را نیوشیدند؛ از دل و جان آن سخن را پذیرفتند، فهمیدند و دنبال کردند. خیلى هم تلاش شد که مردم را منحرف کنند، منصرف کنند، راهشان را عوض کنند، باورشان را بگیرند، نشد؛ تا حالا نشده، بعد از این هم ان‏شاءاللَّه نخواهد شد. این حرکت ادامه پیدا کرده و این دشمنیها هم روز به روز به شکلهاى مختلف وجود داشته. ما مثل آن دونده‏اى هستیم که به طرف مقصدى دارد حرکت میکند، ولى عده‏اى نمیخواهند او برسد و دائم سر راهش مانع درست میکنند؛ از رو مانع‏ها میپرد، هى سنگ بهش میزنند، هى او را ملامت میکنند؛ از اطراف به او فریاد میزنند: نرو، نمیرسى، فایده‏اى ندارد؛ او هم گوشش بدهکار نیست؛ زخمها را میخورد، دردها را تحمل میکند؛ اما راه خودش را ادامه میدهد و میرسد. ملت ایران مثل یک چنین دونده‏ى قهرمانى تا امروز عمل کرده؛ پیش رفته.

خوب، در یک چنین وضعیتى، دلسوزان این کشور، دلسوزان این ملت، علاقه‏مندان به آرمانهاى اسلامى و انقلابى و مکتب اهل‏بیت (علیهم‏السّلام) وظیفه‏ى‏شان چیست؟ همه وظیفه دارند این راه را براى روندگان، یعنى براى ملت ایران تسهیل کنند. سیاستمدارها یک جور، دولتمردان یک جور، علماى دین یک جور، دانشمندانِ دانشگاه‏ها یک جور، روشنفکران یک جور، قشرهاى مختلف یک جور. یکى از اثرگذارترین‏ها هم این جامعه‏ى گویندگان مذهبى، سرایندگان مذهبى، پرچمداران عشقِ به اهل‏بیت (علیهم‏السّلام) که در شادى و عزاى اهل‏بیت دلها را به آنها نزدیک میکنند، هستند.

آنچه که امروز لازم است، این است که همه این وظیفه را بشناسند، بدانند که ما کجا هستیم. یک عده‏اى غفلت میکنند، نمیفهمند که ما این همه حرکت کرده‏ایم، پیش آمده‏ایم؛ نمیفهمند که ما هنوز راه طولانى‏اى در پیش داریم؛ نمیفهمند که ما دشمن داریم، دشمن از تنبلى ما، از غفلت ما، از اختلاف ما، سوء استفاده میکند. مخاطب بیشتر این حرف شخصیتهاى مطرح جامعه - سیاسى و فرهنگى و غیره - هستند که باید مراقب حرف زدنهاى خودشان، مراقب نوشتنهاى خودشان، مراقب موضع‏گیریهاى خودشان باشند. اتحاد و اتفاقى که رمزِ همه‏ى پیشرفتها و پیروزیهاست، امروز بیشتر از همه براى این کشور لازم است. مسئولین کشور هم واقعاً دارند زحمت میکشند، حقیقتاً دارند زحمت میکشند. دولت، مسئولین، مدیران بخشهاى مختلف، تلاش میکنند. اگر کسى ایراد و انتقادى هم دارد، نباید آن را جورى مطرح کند که این مدیرى که در تلاش هست براى اینکه کار را بهتر انجام دهد، او را تضعیف کند. اختلافات غالباً از هوسهاى نفسانى بر میخیزد. اگر کسى بگوید این عمل من که اختلاف‏انگیز بود، تفرقه‏انگیز بود، براى خداست، این را باور نکنید. تفرقه‏ى بین مؤمنین کارِ خدائى نیست، براى هدفِ خدائى انجام نمیگیرد؛ کار شیطانى است؛ کار شیطانى است. ایجاد بغضاء و کینه بین مؤمنین، فضاى اختلاف را به وجود آوردن، این کار شیطان است، کار خدائى نیست. کار خدائى همدلى است. یک نفر یک کارى دارد، مسئولیتى را بر عهده گرفته، دیگران باید کمک کنند تا کار را خوب انجام دهد. اگر ضعفى داشت، به او تذکر دهند؛ اما نگذارند او تضعیف شود. این کسى که این عَلم را بر دوش کشیده، بلند کرده، همه باید کمکش کنند؛ یکى عرقش را پاک میکند، یکى بادش میزند. اگر دیدند که در نگه داشتن عَلم دارد اشتباه میکند، راهش این نیست که یک مشتى هم به پشتش بزنند، خودِ او و عَلم را سرنگون کنند. راهش این است که کمکش کنند این اشکال برطرف شود؛ این نکته را باید همه توجه کنند، بخصوص کسانى که در عرصه‏ى سیاست و در عرصه‏ى فرهنگ و در عرصه‏ى رسانه و در عرصه‏هاى گوناگون نقش و حضورى دارند.

پروردگارا! به محمد و آل محمد تو را سوگند میدهیم ما را از شناسندگان و دوستداران و ارادتمندانِ اهل‏بیت (علیهم‏السّلام) قرار بده؛ ما را با این ایمان و اعتقاد زنده بدار و با این ایمان و اعتقاد بمیران؛ ما را در دنیا و آخرت از آنها جدا مفرما. پروردگارا! وظائف ما را براى ما تسهیل بگردان؛ آنچه که از ما سؤال خواهى کرد، ما را بر انجام آن موفق بدار؛ قلب مقدس ولى‏عصر را از ما راضى و خشنود گردان.والسّلام علیکم و رحمةاللَّه‏ سایت رهبر بزرگوار و حکیم انقلاب 


نوشته شده در  چهارشنبه 87/10/18ساعت  5:37 صبح  توسط ابرقویی 
  نظرات دیگران()

<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
رد شبهات درباره قمه زنی و چند لینک مفید فقهی در باب حرمت قمه زنی
در غرب شیعه و عاشورا و امام حسین را فقط با خشونت وقمه کشی می شنا
نقد و بررسی فقهی-علمی مطالب منسوب به ایه الله نائینی وبرخی فقها
بدعت در مسیحیت منحرف که مبنای قمه زنی هم هست
[عناوین آرشیوشده]