سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سابقه حرمت قمه زنی در میان اکثر علمای بزرگ صد سال گذشته

چکیده: بعضی این‌گونه تصور می‌کنند که فتوا به حرمت قمه زنی مربوط به چند سال اخیر است این در حالی است که در گذشته نیز بسیاری از علما با این عمل مخالفت نموده و در مقابل ان ایستاده‌اند در این نوشتار به بررسی این موضوع پرداخته می‌شود.

کلید واژه ها: قمه زنی، سید محسن امین، فتوا، حرمت، سید ابوالحسن اصفهانی
مقدمه
بر خلاف آنچه تصور می‌شود که حرمت قمه‌زنی در سال‌های اخیر و بعد از فتوای رهبری مطرح گردیده است، باید گفت فقها و علمای بزرگی قبل از مقام معظم رهبری و حتی قبل از انقلاب وجود داشته‌اند که حکم بر حرمت قمه‌زنی نموده‌اند؛ که از این میان می‌توان از فقها بزرگی همچون:
آیت الله العظمی سید محمد حسن شیرازی مشهور به میرزای شیرازی (1230-1312ق)(1)
آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی(مؤسس حوزه‌ی علمیه‌ی قم)(1267- 1355ق)(2)
‌زعیم بزرگ جهان تشیع آیت الله العظمی ‌سید ابوالحسن ‌اصفهانی (1284-1365ق)(3)
دانشمند پرآوازه‌ی شیعی آیت الله العظمی سید محسن امین عاملی (1284- 1318ق)(4)
فقیه نامدار آیت الله العظمی سید محسن حکیم (متوفی 1348ش)(5)
علامه شیخ محمد جواد مغنیه (1322 - 1400ق)(6)
فقیه مجاهد آیت الله العظمی شیخ عبدالکریم جزائری (1289- 1342ق)(7)
آیت الله العظمی شیخ محمد حسین کاشف الغطاء(1294-1373ق)(8)
آیت الله محمد باقر بیرجندی(1276- 1352ق)(9)
آیت الله سید محمد مهدی قزوینی (متوفی 1358ق) (10)
آیت الله هبةالدین حسینی شهرستانی(1301-1386ق)(11)
آیت الله شیخ جعفر بدیری (متوفی 1369 ق)(12)
علامه شیخ محسن شراره (متوفی1365 ق)(13)
آیت الله شیخ محمد خالصی(متوفی 1383 ق)،
عالم و زاهد معروف آیت الله شیخ علی قمی (متوفی 1371 ق)(14)
آیت اللَّه شیخ غلامحسین تبریزى(1260- 1359ش)(15)
امام خمینی(16)
آیت الله شهید مطهری(17)
و آیت الله شهید سید محمد باقر صدر(18) نام برد.

 

بررسی تاریخی فتوا به حرمت قمه‌زنی

مرحوم سید محسن امین در کتاب خویش به نام «التنزیه لاعمال الشیبه» با استدلال و برهان ثابت می‌کند قمه‌زنی و برخی دیگر از خرافات رایج در عزاداری امام حسین، علیه‌السلام، نه تنها ثوابی ندارد بلکه از نظر شرع مقدّس حرام و از کار‌های شیطان است.(19) در پی انتشار این اثر، که با هدف پاک ‌سازی گردهمایی‌های‌ مذهبی از بدعت‌ها و گمراهی‌ها انجام شد، مردم ناآگاه چنان در برابرش موضع گرفتند، که برخی از دوستانش خطر «انقلاب عوام»(20) را به وی گوشزد کردند. ایشان در این باره می‌گوید:
در برابر این رساله برخی از مردم برخاسته، هیاهو برپا ساختند و ناآگاهان را به هیجان آوردند... آنها در میان بخش گسترده ناآگاه جامعه چنین پخش کردند که فلانی (سید محسن امین) برپا داشتن عزای امام حسین، علیه‌السلام، را حرام کرده و علاوه بر این مرا به خروج از دین متهم ساختند.(21)
تبلیغات فراگیر درباره‌ی دانشمند مصلح دمشق چنان مؤثر افتاد که حتی گروهی از گویندگان مذهبی در مسجدها به بیان گمراهی‌هایش پرداختند و برخی از مردم با گرو نهادن خانه‌ی خود و به دست آوردن اندکی پول، در جهاد نامقدّس ضد سید محسن شرکت جستند.(22)
ولی از آنجا که حق با سید بود، بالاخره پیروز و سربلند شد. تا آنجا که پس از اندک زمانی، آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی(که در آن زمان مقام ریاست تامه و مرجعیت عامه را داشتند)(23) به طرفداری از امین عاملی و کتاب بیداری بخش او فتوا صادر کرد و با صراحت گفت:
إنَّ استعمالَ السّیوف و السلاسل و الطُبُول و الأبواق و ما یَجری الیومَ أمثالُهُ فی مَواکِبِ العَزاء بیوم عاشورا إنَّما هو مُحرم و هو غیر شرعی(24)
بکاربردن شمشیرها(= قمه‌زنی) و زنجیرها و طبل‌ها و بوق‌ها و کارهایى مانند این امور که امروزه در دسته‌هاى عزادارى و در روز عاشورا معمول است همه حرام و غیرشرعى است.(25)
این فتوا نیز موجب اختلافات و سر و صدای شدیدی شد و برخی از وعاظ در سخنرانی‌های خود آیت الله اصفهانی را به سختی مورد انتقاد و حتی اهانت قرار دادند. ولی وی هرگز حاضر نشد از فتوا و عقیده‌ی خود دست بردارد و خوشایند جاهلان و بی‌خردان سخن بگوید.(26)
در بصره نیز آیت الله سید مهدی قزوینی به حمایت از علامه سید محسن امین برخاسته و در آثار خویش به انتقاد از قمه‌زنی پرداخت.(27) وی بر این اعتقاد بود که استفاده از آهن، یعنی زنجیر و قمه در مراسم عزاداری حدود یک قرن قبل و توسط مردمانی که تسلط زیادی به قوانین شریعت نداشتند پدید آمده است.(28)
سید حسن امین فرزند علامه سید محسن امین گزارش جالبی از این وقایع می‌دهد:
این کتاب(کتاب التنزیه) سر و صداها را بیشتر نمود و جو مخالفت با ایشان را تشدید کرد تا آنجایى که در مراسم عاشورا در شهر بصره زن فاحشه‌ای را به عنوان بازیگر نقش سید محسن امین در خیابان‌هاى شهر به گردش درآوردند.(29) مخالفین ایشان استدلال مى‌کردند که ‌شمشیرزنى و قمه‌زنى با این که اذیت نفس است لیکن مانعى ندارد، زیرا حضرت عباس، علیه‌السلام، نیز این اذیت را تحمل نمود.(30) ایشان پاسخ دادند که اگر این خبر صحیح باشد اوّلاً حضرت عباس، علیه‌السلام، معصوم نبوده و فعل ایشان براى دیگران حجت نمى‌باشد و ثانیاً این بزرگوار در راه اسلام و امام حسین آن شکنجه و اذیت را تحمل نموده نه در راه باطل. این پاسخ آن هم درباره‌ی حضرت اباالفضل، علیه‌السلام، که عوام‌الناس آن بزرگوار را در رتبه‌ی امامان معصوم قرار مى‌دهند طوفانى از مخالفت در عراق و ایران و حتى هند بر پا ساخت امّا او هم چون کوه مقاومت و استوارى به خرج داد و البته در این راه بزرگانى چون سید ابوالحسن اصفهانى و شیخ عبدالکریم جزائرى و دیگران و جالب این که گروهى از زهاد و عباد معروف نیز از او حمایت کردند، از آن جمله مرحوم شیخ على قمى(31)معروف به زاهد و شیخ جعفر بدیرى.(32) این فتوى نجف را به دو گروه تقسیم کرد گروهى موسوم به امویین که همان طرفداران مرحوم امین و گروهى به نام علویین که همان مخالفین او بودند.(33) پس از یک سال از شروع سر و صداها مرحوم امین قصد سفر به عراق را نمود و با آن‌که بسیارى از دوستانش او را از سفر به نجف منع نمودند لیکن وى به نجف آمد جعفرالخلیلى در کتاب خود «هکذا عرفتهم»(34)مى‌گوید: نجف به استقبال او بیرون از شهر رفت. همچنین سید ابوالحسن اصفهانى در مقدم پیشواز کنندگان بود. خلیلى اضافه مى‌کند که من اشخاصى را دیدم و نام آنها را ذکر مى‌کند که بر روى دست و پاى ایشان افتاده و از او طلب عفو و بخشش مى‌کنند و سید مى‌گفت: من از همه شما گذشتم به جز آن افرادى از شما که غافلین را تحریک نمودند. از این رو افرادى همچون على الوردى وى را در عداد مصلحین بزرگى همچون شیخ محمد عبده مى‌دانند،(35) لیکن دیگران به این تعبیر اعتراض کرده مى‌گویند: شیخ عبده تنها به اصلاح الأزهر پرداخت و از تعارض با عقیده باطل عوام پرهیز نمود، در حالى که سید عقاید باطل عوام را مستقیماً تخطئه نمود و در این راه مشکلاتى را تحمل نمود.(36) کتاب التنزیه(37) را نخستین بار جلال آل احمد با عنوان «عزاداری‌های نامشروع» ترجمه کرد که اوّلین اثر قلمی جلال آل احمد خوانده ‌می‌شود. او در «مثلاً شرح احوالات» می‌نویسد:
جزوه‌ای از عربی به اسم «عزاداری‌های نامشروع» که سال 22چاپ شد و یکی دو قران فروختیم و دو روزه تمام شد. نگو که بازاری‌های مذهبی همه‌اش را چکی خریده‌اند و سوزانده. این را بعدها فهمیدم.(38)
شیخ محمد گنجى نیز در سال 1347ق فتاوى علمای موافق با رساله‌ی التنزیه را در کتاب «کشف التمویه عن رسالة التنزیه» گردآوردی نمود و به جواب از اشکالات وارده بر رساله التنزیه پرداخت.(39)
از سوئی دیگر نیز این اصلاحات در شهر مقدّس قم توسط مؤسس و بنیان‌گذار حوزه‌ی علمیه آن مرحوم شیخ عبدالکریم حائری یزدی صورت می‌گرفت. مرحوم حاج شیخ عبدالکریم، که فقیهی روشن‌بین بود این روش تعزیه و عزادارى را با پیام عاشورا ناسازگار مى‌دید؛ از این روى، درصدد برآمد تا از رواج این رویه‌هاى نادرست و کارهاى خرافى به اسم دین و امام حسین، علیه‌السلام، جلوگیرى کند. از این روى، در فتوایى، با تیغ‌زنى به مخالفت برخاست.(40)
حاج شیخ در گامى دیگر، پاره‌اى از مجلس‌هاى تعزیه و شبیه‌خوانى را تبدیل به مجالس روضه‌خوانى کرد.(41) اقتدار حاج شیخ، سبب شد که در محافل تعزیه قم از رواج کارهاى ناروا جلوگیرى شود و مجلس‌گردانان و صاحبان مجالس، به احترام حاج شیخ، به گرد برگزاری تعزیه‌هاى ناروا نگردند و عزاداران را از چنین کارهایى بازدارند. ولى پس از حاج شیخ، دوباره برگزاری تعزیه‌هاى نامناسب و ناسازگار با باورهاى اسلامى و شیعى از سر گرفته شد.
همچنان‌که مرجع بزرگ جهان تشیع آیت الله العظمی بروجردی نیز کوشش بسیاری در جهت اصلاح مجالس عزاداری از این‌گونه انحرافات نمودند ولی متأسفانه با مخالفت شدید بعضی از گردانندگان دسته‌جات روبرو شدند به صورتی که بعضی از آنها می‌گفتند: ما دوازده ماه سال را در تمام امور به حضرت آیت الله مراجعه نموده و از ایشان تقلید می‌کنیم، ولی دهه‌ی‌ عاشورا از معظم له تقلید نخواهیم نمود بلکه از آن‌چه که خودمان تشخیص می‌دهیم، پیروی خواهیم کرد!
حاج سراج انصارى(42) در دیدار خود از قم، عاشوراى 1330ش، صحنه‌هاى قفل‌بستن و تیغ‌زنى و… را در این پایگاه مذهب و دانش، موجب سرافکندگى بزرگان دین و شماتت مخالفان شمرده و از مردم خواسته است که از این‌گونه کارها دست بردارند:
من در دهه‌ی عاشورا در قم ناظر جریانی بودم که هیچ‌گاه با حیثیت و معنویات قم متناسب نبود؛ زیرا کسانی که از خارج وارد این شهر مقدّس می‌شوند، انتظار دارند که از رفتار و کردار ساکنین آن و جریانات مذهبی آن و مخصوصاً از کیفیت عزاداری آن سرمشق بگیرند؛ ولی وقتی می‌بینند اهالی محترم قم موکب‌های عزا را بر خلاف اصول متعارف به راه انداخته‌اند، با نظر تحقیر به موقعیت قم نگاه نموده و سخت عصبانی می‌شوند و می‌گویند: درست است که پیشوایان دین مقدّس اسلام برای اقامه‌ی عزا اصول و مواردی تعیین نفرموده‌اند و فقط استحسان عزاداری و گریه‌کردن و گریاندن و نوحه‌سرایی نمودن را ضمن اطلاقات بیان فرموده‌اند ولی اجازه‌ نداده‌اند که هرکس هرچه دلش خواست به عنوان عزاداری مرتکب شود. اگر این طور باشد، باید به اساس دین و مذهب و تعلیمات قرآن برای همیشه فاتحه خواند، زیرا اسلام از طلوعش با فساد و کارهای زشت و ناروا مبارزه کرده است. چگونه ممکن است به پیروان خود ارتکاب اعمال ناشایسته را اجازه دهد؟ بنابر این روح اسلام از کارهای زشت و نادرست بی‌زار است.   
منابع همگی به نقل از کتاب «قمه‌زنی سنت یا بدعت» تألیف: مهدی مسائلی(نویسنده همین مقاله) می‌باشد. 
مطالب مرتبط:
*قمه زنی، عزاداری دشمن پسند
*متن کامل کتاب دست پنهان در نقدقمه زنی+عکس دست نوشته های علمای عظام شیعه
*پاسخ های فقهی به شبهات صانعی و دیگر طرفداران قمه زنی از لسان علمای بزرگ شیعه
*عکاس لهستانی:محرم فقط قمه‌زنی نیست
*مخالفت با نظر مراجع در یک شبکه شیعی + فیلم
*BBC مروج قمه‌زنی بین شیعیان است
*تداوم حمایت از قمه زنی در رسانه های دولت انگلیس
*میزگرد VOA برای تطهیر و ترویج قمه زنی در بین شیعیان
*کاهش شدید قمه زنی در خمینی شهر اصفهان
*توضیحات دوباره آیت‌الله وحید خراسانی درباره قمه زنی و عزاداری
*مخالفت جدی علمای بزرگ شیعه ازصدسال پیش با هرنوع بدعت و وهن وعمل مضربه نام عزاداری
*متنی مستند:سایقه جدی تحریم قمه زنی توسط علمای بزرگ شیعه
*متن فتاوای علمای جامعه مدرسین در سایت جامعه محترم مدرسین حوزه علمیه قم
منبع: وبلاگ عاشورا  به نقل از 
منبع : اختصاصی راسخون 

نوشته شده در  دوشنبه 91/1/14ساعت  3:20 عصر  توسط ابرقویی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
رد شبهات درباره قمه زنی و چند لینک مفید فقهی در باب حرمت قمه زنی
در غرب شیعه و عاشورا و امام حسین را فقط با خشونت وقمه کشی می شنا
نقد و بررسی فقهی-علمی مطالب منسوب به ایه الله نائینی وبرخی فقها
بدعت در مسیحیت منحرف که مبنای قمه زنی هم هست
[عناوین آرشیوشده]