سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به اعتقاد بنده، مجالس عزاداری حسینی باید از سه ویژگی برخوردار باشد:
اوّلین ویژگی باید این باشد که چنین مجالسی، محبّت به اهل بیت علیهم‏السّلام را زیاد کنند. چون رابطه عاطفی، یک رابطه بسیار ذی‏قیمت است. شما، روحانیون، باید کاری کنید که محبّت شرکت‏کنندگان در مجالس مذکور، روزبه‏روز نسبت به حسین‏بن‏علی علیه‏السّلام، خاندان پیغمبر و مناشی‏ء معرفت الهی، بیشتر شود. اگر شما خدای ناکرده، در مجالس مذکور وضعی را به‏وجود آورید که مستمع یا فرد بیرون از آن فضا، از لحاظ عاطفی به اهل‏بیت علیهم‏السلام نزدیک نشد، بلکه احساس دوری و بیزاری کرد، نه فقط چنین مجالسی فاقد یکی از بزرگترین فواید خود شده، بلکه به یک معنا، مضّر هم بوده است. حال شما که مؤسّس یا گوینده چنین مجالسی هستید، ببینید چه کاری می‏توانید بکنید که عواطف مردم، براثر حضور در این مجالس، نسبت به حسین‏بن‏علی علیه‏السّلام و اهل بیت پیغمبر علیهم افضل صلواة الله روزبه‏روز بیشتر شود.
دومین ویژگی‏ای که باید در این مجالس به وجود آید، این است که مردم نسبت به اصل حادثه عاشورا، معرفت روشنتر و واضحتری پیدا کنند. این‏طور نباشد که ما در مجلس حسین‏بن‏علی علیه‏السّلام، به منبر برویم یا سخنرانی کنیم، اما موضوع سخنرانی، حضّار آن مجلس، اعم از جوان و غیرجوان و زن و مردِ اهل فکر و تأمّل را - که امروز در جامعه ما بسیارند و این از برکات انقلاب است - به این فکر فرو ببرد که «ما به این مجلس آمدیم و گریه‏ای هم کردیم؛ اما برای چه؟ قضیه چه بود؟ چرا باید برای امام حسین علیه‏السلام گریه‏کرد؟ اصلاً چرا امام حسین علیه‏السلام به کربلا آمد و عاشورا را به وجود آورد؟» بنابراین، به عنوان منبری یا سخنران، باید به موضوعاتی بپردازید که جوابگوی چنین سؤالاتی باشد. باید نسبت به اصلِ حادثه عاشورا معرفتی در افراد به‏وجود آید. اگر در روضه‏خوانی و سخنرانی یا سایرِ مطالبِ بیان شده از طرف شما، نکته‏ای روشنگر یا حداقل اشاره‏ای به این معنا نباشد، یک رکن از آن سه رکنی که عرض شد، کم و ناقص خواهد بود. یعنی ممکن است مجلس مذکور، فایده لازم را ندهد و ممکن هم هست خدای ناکرده در بعضی از فروض، ضرر هم بکنیم.
سومین ویژگی لازم در این مجالس، افزایش ایمان و معرفت دینی در مردم است. در چنین مجالسی باید از دین، نکاتی عنوان شود که موجب ایمان و معرفتِ بیشتر در مستمع ومخاطب گردد. یعنی سخنرانان و منبریها، یک موعظه درست، یک حدیث صحیح، بخشی از تاریخ آموزنده درست، تفسیرِ آیه‏ای از قرآن یا مطلبی از یک عالم و دانشمندِ بزرگ اسلامی را در بیانات خود بگنجانند و به سمع شرکت‏کنندگان در این مجالس برسانند. این‏طور نباشد که وقتی بالای منبر می‏رویم، یک مقدار لفّاظی کنیم و حرف بزنیم و اگر احیاناً مطلبی هم ذکر می‏کنیم، مطلب سستی باشد که نه فقط ایمانها را زیاد نمی‏کند، بلکه به تضعیف ایمانِ مستمعین می‏پردازد. اگر این‏طور هم شد، ما از جلسات مذکور به فواید و مقاصدِ موردِ نظر نرسیده‏ایم.
امروز عمومِ جوانان کشور - از دختر و پسر گرفته تا زن و مرد، و حتی غیرجوانان - ذهنشان باز است. اگر دیروز - قبل از انقلاب - جوانان دانشجو از این ویژگی برخوردار بودند، امروز مخصوص آنها نیست و همه، مسائل را با چشم بصیرت و با استبصار نگاه می‏کنند و می‏خواهند بفهمند. یک بخشِ مهم از حادثه فرهنگی در جامعه امروز ما این است که اینها در معرض شبهات قرار می‏گیرند. یعنی دشمنان شبهه القا می‏کنند. دشمنان هم نه؛ منکرینِ فکرِ من و شما به القای شبهه می‏پردازند. مگر می‏شود گفت هرکس فکر ما را قبول ندارد، لال شود، حرف نزند، و هیچ شبهه‏ای القا نکند؟ مگر می‏شود این‏طور گفت؟ به هرحال حرف می‏زنند، مطلب می‏پراکنند، به ایجاد تردید می‏پردازند و شبهات درست می‏کنند. مهم این است که مطلبی که شما می‏گویید، برطرف کننده شبهه باشد و آن را زیاد نکند.
بعضی از افراد، بدون توجه به این مسؤولیت مهم، به بالای منبر می‏روند و حرفی می‏زنند که نه فقط گره‏ای از ذهن مستمع باز نمی‏کند که گره‏هایی هم به ذهن او می‏افزاید. اگر چنین اتّفاقی افتاد و ما در بالای منبر حرفی زدیم که ده نفر جوان، پنج نفر جوان، یا حتی یک نفر جوان، در امر دین دچار تردید شد و بعد از پای سخنرانی ما برخاست و رفت و ما هم او را نشناختیم، بعداً چگونه می‏شود جبران کرد؟ آیا اصلاً قابل جبران است؟ آیا خدا از ما خواهد گذشت؟ قضیّه مشکل است.
در مجالس عزاداری ماه محرّم، این سه ویژگی باید وجود داشته باشد: 1. عاطفه را نسبت به حسین‏بن‏علی و خاندان پیغمبر، علیهم‏صلواةالله، بیشتر کند. (علقه و رابطه و پیوند عاطفی را باید مستحکم‏تر سازد.) 2. نسبت به حادثه عاشورا، باید دیدِ روشن و واضحی به مستمع بدهد. 3. نسبت به معارف دین، هم ایجاد معرفت و هم ایجاد ایمان - ولو به نحو کمی - کند. نمی‏گوییم همه منبرها باید برخوردار از همه این خصوصیات باشند و به همه موضوعات بپردازند؛ نه. شما اگر یک حدیثِ صحیح از کتابی معتبر را نقل و همان را معنا کنید، کفایت می‏کند. برخی منبریها، بعضی اوقات یک حدیث را آن‏قدر شاخ و برگ می‏دهند که معنای اصلی‏اش از بین می‏رود. اگر شما یک حدیثِ صحیح را برای مستمع خود درست معنا کنید، ممکن است بخشِ مهمّی از آنچه را که ما می‏خواهیم داشته باشد. وقتی شما از روی یک تعبیر معتبر، راجع به یک آیه قرآنْ فکر و مطالعه کنید؛ به تنقیح آن بپردازید و برای مستمع بیان نمایید، مقصود حاصل است. اگر برای ذکر مصیبت، کتاب «نَفَس المهمومِ» مرحوم «محدّث قمی» را باز کنیدو از رو بخوانید، برای مستمع گریه‏آور است و همان عواطفِ جوشان را به‏وجود می‏آورد. چه لزومی دارد که ما به خیال خودمان، برای مجلس‏آرایی کاری کنیم که اصل مجلس عزا از فلسفه واقعی‏اش دور بماند؟!....

بیانات مقام معظم رهبرى‏در جمع روحانیون استان «کهگیلویه و بویر احمد» در آستانه ماه محرّم‏ 17/3/1373

 


نوشته شده در  جمعه 85/10/22ساعت  11:7 عصر  توسط ابرقویی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
رد شبهات درباره قمه زنی و چند لینک مفید فقهی در باب حرمت قمه زنی
در غرب شیعه و عاشورا و امام حسین را فقط با خشونت وقمه کشی می شنا
نقد و بررسی فقهی-علمی مطالب منسوب به ایه الله نائینی وبرخی فقها
بدعت در مسیحیت منحرف که مبنای قمه زنی هم هست
[عناوین آرشیوشده]